تاریخ چشم به راه فاطمه ای دیگر است .انتظار به سر می آید و شمیم دلنوازی، خانه خورشید را فرا میگیرد خنکای حضور دوبارهفاطمه س) در فضای مدینه جاری می شود و کوثر فاطمی، جوشیدن میگیرد . به کوچه باغهای حرم تو پناه می آورم و در سایه سار ملکوتی آن نفسی تازه می نمایم . کنار نهر استجابت می نشینم و قطره ای می شوم در آبی زلال اشک های زائرانت ضریح نورانی ات را در آغوش میگیرم و از بین شبکه های آن، مزار مطهر تو را تماشا می کنم باورم نمی شود .آیا به این سادگی به زیارت تو آمده ام
تو که زیارتت، همسان زیارت یاس گمشده مدینه است
حضرت فاطمه معصومه سلاام الله
در روز اول ذیقعده سال 173 هجری، در شهر مدینه چشم به جهان گشود. این بانوی بزرگوار، از همان آغاز، در محیطی پرورش یافت که پدر و مادر و فرزندان، همه به فضایل اخلاقی آراسته بودند. عبادت و زهد، پارسایی و تقوا، راستگویی و بردباری، استقامت در برابر ناملایمات، بخشندگی و پاکدامنی و نیز یاد خدا، از صفات برجسته این خاندان پاک سیرت و نیکو سرشت به شمار می رفت. پدران این خاندان، همهبرگزیدگان و پیشوایان هدایت، گوهرهای تابناک امامت و سکان داران کشتی انسانیت بودند.
سرچشمه دانش
حضرت معصومه (س) در خاندانی که سرچشمه علم و تقوا و فضایل اخلاقی بود، پرورش یافت. پس از آنکه پدر بزرگوار آن بانوی گرامی به شهادت رسید، فرزند ارجمند آن امام، یعنی حضرت رضا (ع) عهده دار امر تعلیم و تربیت خواهران و برادران خود شد و مخارج آنان را نیز بر عهده گرفت. در اثر توجهات زیاد آن حضرت، هر یک از فرزندان امام کاظم (ع) به مقامی والا دست یافتند و زبانزد همگان گشتند. ابن صباغ ملکی در این باره میگوید: هر یک از فرزندان ابی الحسن موسی معروف به کاظم، فضیلتی مشهور دارد». بدون تردید بعد از حضرت رضا (ع) در میان فرزندان امام کاظم (ع)، حضرت معصومه (س) از نظر علمی و اخلاقی، والامقام ترین آنان است. این حقیقت از اسامی، لقب ها، تعریف ها و توصیفاتی که ائمه اطهار (ع) از ایشان نموده اند، آشکار است و این حقیقت روشن می سازد که ایشان نیز چون حضرت زینب (س) عالمه غیر معلمه» بوده است.
مظهر فضایل
حضرت فاطمه معصومه (س) مظهر فضایل و مقامات است. روایات معصومان (ع) فضیلت ها و مقامات بلندی را به آن حضرت نسبت می دهد. امام صادق (ع) در این باره می فرمایند: آگاه باشید که برای خدا حرمی است و آن مکه است؛ و برای پیامبر خدا حرمی است و آن مدینه است. و برای امیرمؤمنان حرمی است و آن کوفه است. بدانید که حرم من و فرزندانم بعد از من، قم است. آگاه باشید که قم، کوفه کوچک ماست، بدانید بهشت هشت دروازه دارد که سه تای آن ها به سوی قم است. بانویی از فرزندان من به نام فاطمه، دختر موسی، در آن جا رحلت می کند که با شفاعت او، همه شیعیان ما وارد بهشت می شوند.»
مقام علمی حضرت معصومه سلام الله علیها
حضرت معصومه (س) از جمله بانوان گرانقدر و والا مقام جهان تشیع است و مقام علمی بلندی دارد. نقل شده که روزی جمعی از شیعیان، به قصد دیدار حضرت موسی بن جعفر (ع) و پرسیدن پرسش هایی از ایشان، به مدینه منوره مشرف شدند. چون امام کاظم (ع) در مسافرت بود، پرسش های خود را به حضرت معصومه (س) که در آن هنگام کودکی خردسال بیش نبود، تحویل دادند. فردای آن روز برای بار دیگر به منزل امام رفتند، ولی هنوز ایشان از سفر برنگشته بود. پس به ناچار، پرسش های خود را باز خواستند تا در مسافرت بعدی به خدمت امام برسند، غافل از این که حضرت معصومه (س) جواب پرسش ها را نگاشته است. وقتی پاسخ ها را ملاحظه کردند، بسیار خوشحال شدند و پس از سپاسگزاری فراوان، شهر مدینه را ترک گفتند. از قضای روزگار در بین راه با امام موسی بن جعفر (ع) مواجه شده، ماجرای خویش را باز گفتند. وقتی امام پاسخ پرسش ها را مطالعه کردند، سه بار فرمود: پدرش فدایش.
برگزیدن شهر قم
پس از آنکه حضرت معصومه (ع) به شهر ساوه رسید، بیمار شد. چون توان رفتن به خراسان را در خود ندید، تصمیم گرفت به قم برود. یکی از نویسندگان در این باره که چرا حضرت معصومه (س) شهر قم را برگزید، می نویسد: بی تردید می توان گفت که آن بانوی بزرگ، روی ملهم و آینده نگر داشت و با توجه به آینده قم و محوریتی که بعدها برای این سرزمین پیش می آید - محوریتی که آرامگاه ایشان مرکز آن خواهد بود - بدین دیار روی آورد. این جریان به خوبی روشن می کند که آن بانوی الهی، به آینده اسلام و موقعیت این سرزمین توجه داشته و خود را با شتاب بدین سر زمین رسانده و محوریت و مرکزیت آن را با مدفن خود پایه ریزی کرده است.
امام رضا (ع) و لقب معصومه
حضرت فاطمه معصومه (س) بانویی بهشتی، غرق در عبادت و نیایش، پیراسته از زشتی ها و شبنم معطر آفرینش است. شاید یکی از دلایل معصومه» نامیدن این بانو، آن باشد که عصمت مادرش حضرت زهرا (س) در او تجلی یافته است. بر اساس پاره ای از روایات، این لقب از سوی امام رضا (ع) به این بانوی والامقام اسلام وارد شده است؛ چنان که فقیه بلند اندیش و سپید سیرت شیعه، علامه مجلسی (ع) دراینباره میگوید: امام رضا (ع) در جایی فرمود: هرکس معصومه را در قم زیارت کند، مانند کسی است که مرا زیارت کرده است».
کریمه اهل بیت
حضرت معصومه (س) در زبان دانشمندان و فقیهان گران قدر شیعه، به لقب کریمه اهل بیت» یاد می شود. از میان بانوان اهل بیت، این نام زیبا تنها به آن حضرت اختصاص یافته است. بر اساس رویای صادق و صحیح نسب شناس گرانقدر، مرحوم آیت الله مرعشی نجفی، این لقب از طرف امام صادق (ع) بر حضرت معصومه (س) اطلاق شده است. در این رؤیا، امام صادق (ع) به آیت الله نجفی که با دعا و راز و نیاز،تلاش پیگیری را برای یافتن قبر مطهر حضرت زهرا (س) آغاز کرده خطاب فرمود: برتو باد به کریمه اهل بیت.
القاب حضرت معصومه سلام الله علیها
به طور کلی، سه زیارت نامه برای حضرت معصومه (س) ذکر شده که یکی از آن ها مشهور و دو تای دیگر غیر مشهور است. اسامی و لقب هایی که برای حضرت معصومه (س) در دو زیارت نامه غیر مشهور ذکر شده؛ به قرار ذیل است: طاهره (پاکیزه)، حمیده (ستوده)؛ بِرّه (نیکوکار)؛ رشیده (حد یافته)؛ تقّیه (پرهیزگار)؛ رضّیه (خشنود از خدا)؛ مرضیّه (مورد رضایت خدا)؛ سیده صدیقه (بانوی بسیار راستگو)؛ سیده رضیّه مرضّیه (بانوی خشنود خدا و مورد رضای او)؛ سیدةُ نساء العالمین (سرور ن عالم). هم چنین محدثّه و عابده از صفات و القابی است که برای حضرت معصومه (س)عنوان شده است.
شفاعت حضرت معصومه سلام الله علیها
بالاترین جایگاه شفاعت، از آن رسول گرامی اسلام است که در قرآن کریم، از آن به مقام محمود» تعبیر شده است. همین طور دو تن از بانوان خاندان رسول مکرم اسلام، شفاعت گسترده ای دارند که بسیار وسیع و جهان شمول است و می تواند همه اهالی م را فرا گیرد. این دو بانوی عالی قدر، صدیقه اطهر، حضرت فاطمه زهرا (س) و شفیعه روز جزا، حضرت فاطمه معصومه (س) هستند. در مورد شفاعت گسترده حضرت زهرا (س) همین بس که شفاعت، مهریه آن حضرت است و به هنگام ازدواج، پیک وحی طاقه ابریشمی از سوی پروردگار آورد که در آن، جمله خداوند مهریه فاطمه زهرا را، شفاعت گنهکاران از امت محمد (ص) قرار داد»، این حدیث از طریق اهل سنت نیز نقل شده است. پس از فاطمه زهرا (س) از جهت گستردگی شفاعت، هیج بانویی به شفیعه م، حضرت معصومه (س) نمی رسد. بر همین اساس است که حضرت امام جعفر صادق (ع) فرمودند: با شفاعت او، همه شیعیان ما وارد بهشت می شوند».
سرّ قداست قم
در احادیث فراوانی به قداست قم اشاره شده است. از جمله امام صادق (ع) قم را حرم اهل بیت (ع) معرفی و خاک آن را، پاک و پاکیزه تعبیر کرده است. همچنین ایشان در ضمن حدیث مشهوری که درباره قداست قم به گروهی از اهالی ری بیان کردند، فرمودند: بانویی از فرزندان من به نام فاطمه دختر موسی، در آن جا رحلت می کند که با شفاعت، او همه شیعیان ما وارد بهشت می شوند». او می گوید: من این حدیث را هنگامی از امام صادق (ع) شنیدم که حضرت موسی بن جعفر(ع) هنوز دیده به جهان نگشوده بود. این حدیث والا، از رمز شرافت و قداست قم پرده برمی دارد و روشن می سازد که این همه فضیلت و شرافت این شهر که در روایات آمده، از ریحانه پیامبر، کریمه اهل بیت (س)، مهین بانوی اسلام، حضرت معصومه (س) سرچشمه می گیرد که در این سرزمین دیده از جهان فرو می بندد و گرد و خاک این سرزمین را، توتیای دیدگان حور و ملایک می کند.
محبت و مباهات حضرت معصومه (س) به امام هشتم
مدت 25 سال تمام، حضرت رضا (ع) تنها فرزند نجمه خاتون بود. پس از یک ربع قرن انتظار، سرانجام ستاره ای تابان از دامان نجمه درخشید که هم سنگ امام هشتم (ع) بود و امام (ع) توانست والاترین عواطف انباشته شده و در سودای دلش را بر او نثار کند. بین حضرت معصومه و برادرش امام رضا (ع) عواطف سرشار و محبت شگفت انگیزی بود که قلم از ترسیم آن عاجز است. در یکی از معجزات امام کاظم (ع) که حضرت معصومه (ع) نیز نقشی دارد، هنگامی که نصرانی می پرسد: شما که هستید؟ می فرماید: من معصومه، خواهر امام رضا (ع) هستم». این تعبیر، از محبت سرشار آن حضرت به برادر بزرگوارش امام رضا (ع) و نیز از مباهات ایشان به این خواهر- برادری سرچشمه می گیرد.
سرآمد بانوان
فاطمه معصومه (س) از جهت شخصیت فردی و کمالات روحی، در بین فرزندان موسی بن جعفر (ع) بعد از برادرش، علی بن موسی الرضا (ع) در والاترین رتبه جای دارد. این درحالی است که بنا بر مستندات رجالی، فرزندان دختر امام کاظم (ع) دست کم هجده تن بوده اند و فاطمه در بین این همه بانوی گران قدر، سرآمد بوده است. حاج شیخ عباس قمی آنگاه که از دختران موسی بن جعفر (ع) سخن می گوید، درباره فاطمه معصومه (س) می نویسد: بر حسب آنچه به ما رسیده، افضل آن ها، سیده جلیله معظمه، فاطمه بنت امام موسی (ع) معروف به حضرت معصومه است.
فضیلت بی نظیر
شیخ محمد تقی تُستری، در قاموس الرجال، حضرت معصومه (س) را به عنوان بانوی اسوه معرفی کرد و فضیلت وی را در میان دختران و پسران حضرت موسی بن جعفر (ع)، غیر از امام رضا (ع) بی نظیر دانسته است. ایشان در این زمینه چنین می نویسند: در میان فرزندان امام کاظم (ع) با آن همه کثرتشان، بعد از امام رضا (ع) کسی هم شأن حضرت معصومه (س) نیست». بی گمان این گونه اظهار نظرها و نگرش به شخصیت فاطمه دختر موسی بن جعفر (ع) بر برداشت هایی استوار است که از متن و روایات وارده از ائمه اطهار (ع) به دست آمده است. این روایت ها، مقام هایی را برای فاطمه معصومه (س) برشمرده اند؛ مقامی که نظیر آن، برای دیگر برادران و خواهران وی ذکر نکرده اند و به این ترتیب، نام فاطمه معصومه (س) درشمار ن برتر جهان قرار گرفته است.
بوی وصال
بی شک اهل بیت پیامبر (ص) چهره های پرفروغی به جهانیان عرضه کرده اند و نامشان مانند ستارگان درخشان در آسمان فضایل می درخشد. درخشان ترین ستاره در میان بانوان هفتمین منظومه ولایت، فاطمه فرزند پاکیزه موسی بن جعفر (ع) است؛ بانویی که سالهاست تشنگان معرفت از حریمش، زلال ایمان می نوشند و عارفان با گذر بر زندگی فرزانه اش و درک لحظه های آسمانی شدنش، درهای عروج را به روی خود می گشایند و بوی وصال را در گستره زمین منتشر می سازند.
به جـــان پاک تو ای دختر امام، ســلام به هر زمان و مـکان و به هر مقام، سـلام
تویـی که شــاه خراسان بود بــرادر تــو بـــر آن مقام رفیــع و بـر این مقام، ســلام
به هر عدد که تکلم شـود به لیل و نهار هــــزار بـار فـــزون تـر ز هـر کـلام، ســلام
صبح تا شب و از شام، تا طلیعه صبــح بر آستـانه قــدسـت علی الـدوام، ســلام
در آســـمان ولایــت، مــه تمــامی تـــو ز پای تا به ســرت ای مـــه تـمـام، ســلام
به پیشگــاه تو ای خواهـــر شه کـَـونین ز فـرد فـرد خلیـق، به صبح و شام ســلام
منم که هر سر مویم به هر زمان گویـد به جـان پــاک تـو ای دخــتـر امـام، ســلام
زیارت حضرت معصومه (س) از منظر روایات
درباره فضیلت زیارت حضرت معصومه (س) روایات فراوانی از پیشوایان معصوم رسیده است. از جمله، هنگامی که یکی از محدثان برجسته قم، به نام سعد بن سعد» به محضر مقدس امام رضا (س) شرفیاب می شود، امام هشتم خطاب به ایشان می فرماید: ای سعد! از ما در نزد شما قبری است». سعد می گوید: فدایت شوم! آیا قبر فاطمه دختر موسی بن جعفر (س) را می فرمایید؟ می فرماید: آری، هر کس او را زیارت کند، در حالی که به حق او آگاه باشد، بهشت از آن اوست.»
پیشوای جهان تشیع امام جعفر صادق (س) نیز در این باره می فرماید: هر کس او را زیارت کند، بهشت بر او واجب گردد». و در حدیث دیگری آمده است: زیارت او، هم سنگ بهشت است.
زیارت مأثور درباره حضرت معصومه سلام الله علیها
یکی از ویژگیهای حضرت معصومه (س)، ورود زیارتنامه ای از سوی معصومان (س) درباره ایشان است که پس از حضرت فاطمه زهرا (س)، او تنها بانوی بزرگواری است که زیارت مأثور دارد. بانوان برجسته ای چون: آمنه بنت وهب، فاطمه بنت اسد، خدیجه بنت خویلد، فاطمه ام البنین، زینب کبری، حکیمه خاتون و نرجس خاتون که هیچ شک و تردیدی در مقام بلند و جایگاه رفیع آن ها نیست. هیچ کدام زیارت مأثور از سوی معصومان (س) ندارند و این نشان دهنده مقام والای این بانوی گرانقدر اسلام است. باشد که شیعیان و پیروان اهل بیت عصمت و طهارت (س) به ویژه بانوان، این مقام بزرگ و عالی را پاس بدارند و همواره الگو و مظهر عفاف و تقوا و حیا باشند. تنها در این صورت است که روح باعظمت این بانوی بزرگ از همه ما خشنود خواهد شد.
غروب غمگین
حضرت فاطمه (س) پس از ورود به شهر قم، تنها هفده روز در قید حیات بود و سپس دعوت حق را لبیک گفت و به سوی بهشت برین پرواز کرد. این حادثه در سال 201 هجری رخ داد. سلام بر این بانوی بزرگوار اسلام از روز طلوع تا لحظه غروب. درود بر روح تابناک معصومه (س) که اینک آفتاب حرم باصفایش، زمین قم را نورانی کرده است. سلام بر سالار ن جهان و فرزند پیام آوران مهر و مهتران جوانان بهشتی. ای فاطمه! در روز قیامت، شفیع ما باش که تو در نزد خدا، جایگاهی ویژه برای شفاعت داری.
تا که بر لب نامتای زیباترین، میآورم
آسمانها را تو گویی بر زمین میآورم
تو طلوع آفتابی، من اذان مغربم
زیر لب نام امیرالمؤمنین میآورم
آن شیر دلاور که زبهر طمع نفس
در خوان جهان پنجه نیالود، علی بود
شاهی که وصی بود و، ولی بود، علی بود
سلطان سخا و کرم و جود، علی بود
میلاد مرتضی اسدالله حیدر است
جشن ولادت علی (ع) آن میر صفدر است
زوجی برای فاطمه حق آفریده است
این زادروز همسر زهرای اطهر است
همیشه شکر آن حیّ جلی گویم
که تا نفس دارم ، علی علی گویم
ای تو بر همه عالم ولی
نور حق بود از تو منجلی
یا علی یا علی علی علی یا علی
یا علی یا علی علی علی یا علی
منم شب تاریک تو صبح امّیدی
منم چو یک ذرّه تو مثل خورشیدی
در یَدَت قدر است و هم قضا
ای خدا به رضای تو رضا
سید یا علیّ مرتضی سیدی
یا علی یا علی علی علی یا علی
حریم عشق تو سعادت دلها
ذکر تو یا مولا عبادت دلها
زنده هر دلی از ولای تو
هستی ما همه فدای تو
جان خود میدهیم برای تو یا علی
یا علی یا علی علی علی یا علی
***********************
اشعار ولادت امام علی (ع)
برق چشمان تو بر ظلمت میدان تابید
کوه لرزید و به یمن قدمت ویران شد
خوب فهمید خودش تیغ علی یعنی چه
آنکه از دیدن شمشیر دودم عریان شد!
تیغ در مرحله ی آخر تعریف علیست
پدرم گفت از این وصف کمی دلگیر است
همه ی زندگی ات بوی عطوفت دارد
چه کسی گفته علی یکسره با شمشیر است؟!
از علی گفتم ویک بند جسارت کردم
کاش میشد بزنم از بدنم دستم را
کاش قصاب جوانمرد تو باشم آقا
تا به دستم بزنی خوب ترین مرهم را
تو آمدی و جهان غرق در خِرَد میشد
دلیلها همه با عشق مستند میشد
تو آمدی پر و بالی دهی به این دلها
به پای درس تو هفت آسمان رصد میشد
میلاد رسول اکرم و ولادت امام جعفر صادق (ع) بر همگان مبارک باد
پیام تبریک میلاد رسول اکرم و امام جعفر صادق
درخلوت شب آمنه زیبا پسری زاد
تنها نه پسر بربشریت پدری زاد
در فتنه بیدادگران دادگری زاد
چشم همه روشن که چه قرص قمری زاد
میلاد رسول اکرم (ص) و امام جعفرصادق (ع) بر همه عزیزان مبارک باد
پیام تبریک میلاد امام جعفر صادق
حضرت رسول اکرم (ص) می فرمایند:
امید برای امت من رحمت است
چون اگر امید نبود هیچ مادری فرزند خود را شیر نمی داد
و هیچ باغبانی درخت نمی کاشت.
بحار الأنوار ج14
میلاد رسول اکرم مبارک
میلاد رسول اکرم و امام جعفر صادق
خورشید، محمد است و صادق ماه است
خورشید همیشه با قمر همراه است
یعنی که ولادت امامِ صادق
در روز ولادت رسول الله است
میلاد رسول اکرم(ص) و امام صادق(ع) مبارک باد
تبریک میلاد رسول اکرم و امام جعفر صادق
زِ قدومِ پر فیض نبی رحمتِ حق عیان شد
زِ خدا به بنده ها همه عنایتِ بیکران شد
مَکّه شده زِ قدمِ او عرش برین
که آمده آیینه ایمان و یقین
متن زیبا برای روز میلاد حضرت رسول اکرم و امام صادق
همه عالم گشته امشب مصفا
مدینه امشب شد عرش معلا
امامت را صادق ناطق
امام باقر گردیده چو بابا
میلاد امام جعفر صادق و پیامبر
عرش را با ریسه های نور آذین بسته اند
گوشۂ هر کهکشان یک ماهِ زرّین بسته اند
سردرِ شهر مدینه ذکر آمین بسته اند
دورِ کعبه آیه آیه حمد و یاسین بسته اند
میزبانیِ ملائک کاملا سنجیده است
مکه مهمان دارد و کلّی تدارک دیده است
میلاد امام جعفر صادق
خبر آید آید محمد آمد
شب میلاد میلاد احمد آمد
همه باهم باهم بگید ماشاالله
ز سوی حق رحمت بیحد آمد
امروز سخن ازجان جهان بایدگفت
توصیف رسول انس وجان بایدگفت
در شـــــام ولادت دو قــطب عالم
تبریک به صــاحب امان باید گفت
میلاد پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و امام صادق علیه السلام را تبریک و تهنیت عرض می نمائیم
اس ام اس به مناسبت میلاد حضرت رسول اکرم
مکه امشب گشته چون عرش برین
دیده وا کرده شه دنیا و دین
از ره آمد تا که ختمالمرسلین
قطع گشته ریشههای مشرکین
یامحمد یارسولالله مدد
اس ام اس به مناسبت میلاد حضرت رسول اکرم
صلّی اللهُ علیکَ یا احمد
یا سیدی مدد یا محمد…
قرآنِ ناطق تویی روحِ حقایق
خوش آمدی خوش آمدی امامِ صادق
متن تبریک میلاد حضرت رسول اکرم
گل خنده،بـه روی حیدر مبارکه
بر مسلمین عید پیغمبر مبارکه
صلوات ِ خدا بر احمد،سیّدُنا یا محمد
چون جلوه گر شده،ان خورشید وفا
میلاد حضرت رسول اکرم
بـوی خصـال محمد آمـد،
صــــادق آل مـحـمــد آمــد
صلوات خدا به مه جمالش
به مه جمالش به رسول و آلش
آینـۀ محمدی یا امام صادق
میلاد حضرت رسول اکرم و امام جعفر صادق
رَبیعُ الاول و میلاد دلبر
شده جشن مولودیِ پیمبر
بخوان مَدحَش را با زهرای اطهر
دهد عیدی بر ما ساقیِ کوثر
میلاد امام جعفر صادق و پیامبر
ز یک مشرق نمایان شد دو خورشید جهان آرا
که رخت نور پوشاندند بر تن آسمان ها را
دو مرآت جمال حق دو دریای کمال حق
دو نور لایزال حق دو شمع جمع محفل ها
پیام تبریک میلاد رسول اکرم و امام جعفر صادق
مدیحه خوانیم با یک دل شاد/بهر میلاد دو باب المراد
این دو میلاد با سعادت تهنیت باد
شد کام دلها/پر شهد و عسل/که حلاوتش/باشد بی مثل
امام جعفر صادق علیه السلام
به جهان آمد نور المبین/رحمة للعالمین
ذکر ملائک کوثر و نور و تبارک/میلاد ختم الانبیا بادا مبارک
ای کعبه ی دلها مدد/مولا اباهرا مدد
دلا کوی حسین عرش زمین است
مطاف و کعبه دل ها همین است
اگر خیل شهیدان حلقه باشند
حسین بن علی، آن را نگین است
خدا را شاکریم که توفیق درک ماه رمضان دیگری را به ما عنایت نمود. ان شاء الله این ماه رمضان، ماه سلامت، امنیت، آرامش، آمرزش و ماه پیوند با ولایت باشد. بیاییم با گوشه ای از برکات این ماه عزیز آشنا شویم.
ماه مبارک رمضان، ماه گسترش سفره است.
آن هم چه سفره ای! رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: تاکنون این سفره را نه کسی دیده، و نه کسی شنیده و نه به قلب کسی خطور کرده است. برسر این سفره فقط یک گروه می نشینند. این گروه فقط روزه دارها هستند.[1]
سفره ای که یک ماه گسترده و همه چیز در آن فراوان است، اگر انسان نتواند از این سفره بهره ببرد، خیلی غافل و مغبون است.
ماه رمضان، ماه فرصت
ماه رمضان، ماه فرصت یابی است.
1- ماه فرصت آشتی با خدا است؛ ماه ازدیاد تقوا و ماه تقویت اراده است. آن هایی که می گویند: به خدا قول می دهیم که دیگر گناه نکنیم، اما زیرش می زنیم؛ می توانند در این ماه عزیز اراده خود را تقویت کنند. شما که روز ماه رمضان از همسر حلالت اجتناب می کنی، پس می توانی از زن حرام در غیر ماه رمضان هم اجتناب کنی. تو که اراده ات، اراده است به خصوص هنگام غروب که چشمت سیاهی می رود، نزدیک آب نمی روی! پس می توانی دنبال مواد مخدر نروی، می توانی دنبال لقمه حرام نروی، می توانی دنبال شراب نروی.
حدیث از پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم است که می فرماید: هرگاه صائم»و روزه دار در جواب کسی که به او فحاشی می کند، بگوید: إنّی صَائِمٌ، سَلامٌ عَلیک» ببخشید من جوابت را نمی دهم، فرمود: این در واقع حجابی از نور است که به شکل مانع و سدّی از رحمت خدا می آید و او را از آتش باز می دارد.[2] می گوید: او خودش را کنترل کرد. ماه رمضان فرصت تقویت اراده، فرصت حسن خلق و حسن برخورد است.
2- ماه فرصت نظم و برنامه ریزی است؛ به موقع بیدار شویم، به موقع بخوریم و به موقع بیاشامیم.
عظمت ماه رمضان
پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله و سلم فرمودند: اگر بنده ارزش ماه رمضان را می دانست، آرزو می کرد که سراسر سال رمضان باشد. [3] لذا بزرگان ما مقید بودند روز اول ماه رمضان دو رکعت نماز شکر بخوانند که خدا را شکر زنده ماندند و ماه رمضان را درک کردند.
غل و زنجیر شدن شیطان در این ماه
در این ماه شیطان بسته می شود. خیلی عجیب است شیطان که خیلی فعال است. چگونه در این ماه بسته می شود؟
امیرالمۆمنین علیه السلام می فرماید: شیطان عقده، عقده پیش می آید»یعنی گره، گره.[4] به گفته یکی از بزرگان که می فرمود: ابتدا شیطان، گره تعلق به مستحبات را از دل آدم باز می کند. آرام آرام مستحبات را کنار می گذاری. دوم شیطان گره تنفر از مکروهات را باز می کند؛ می گوید: مکروه عیبی ندارد و مکروه را مرتکب می شوی. در مرحله سوم گره علاقه به واجبات را باز می کند. پس نسبت به واجبات سست می شوی. چهارم گره تنفر از حرام را باز می کند و حرام را مرتکب می شوی».
حالا چرا شیطان در این ماه دستش بسته می شود؟! دلیلش این است که آدم یا مستحب انجام می دهد یا واجب. می خوابی، خوابت عبادت محسوب می شود. نفست تسبیح محسوب می شود. مسجد می آیی، قرآن می خوانی و یا از تلویزیون سخنرانی گوش می دهی؛ چون در این ماه این گره ها را سفت می کنی شیطان نمی تواند به تو راه پیدا کند.
البته اینکه گفته اند شیطان بسته است، نسبی است، در همین ماه رمضان انسان هایی هستند که جنایت می کنند، عرق می خورند، معصیت می کنند، حتی نماز هم نمی خوانند.
قرآن می فرماید: هر کس نور خدا در زندگی اش کم رنگ شود؛ شیطان ایمانش را سرقت می کند[5] و شیطان همراهش می شود. لذا تا هنگامی که نور خدا قوی است، او نمی تواند بیاید. در ماه رمضان نور خدا قوی است. در همه خانه ها قرآن تلاوت می شود و زبان ها مشغول ذکر خداست. طبیعتاً می گویند که دست شیطان بسته است و درهای رحمت باز است.
پنج جایزه برای فرد روزه دار
نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: فرد روزه دار پنج جایزه دارد:
1- نظر لطف خداوند شامل بنده اش می شود.
2- تمام شبانه روز ماه رمضان ملائکه برای روزه دار طلب مغفرت می کنند و می گویند: خدایا او را بیامرز.
3- خداوند در اول ماه رمضان به بهشت فرمان می دهد: خودت را برای بنده من زینت کن.
4- وقتی ماه تمام شود و بنده از این ماه عبور کند، آخرین شب ماه رمضان، خداوند همه گناهانش را می آمرزد. کسی بلند شد و گفت: آیا منظورتان شب قدر است؟ فرمود: نه، شب عید؛ چون مزد کار را آخرش می دهند.
5- بوی دهان آنها که به ظاهر بوی خوشی نیست نزد خدا مانند مشک و عنبر است.[6]
اما شرط این پنج جایزه : پیغمبر گرامی اسلام حضرت محمد صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: اگر کسی شش مدرک زیر را ارائه کرد؛ غَفَرَاللهُ لَهُ ذُنوبَهُ»، آن جایزه ها را به او می دهند :
1- أن یَحفَظَ دینَهُ»، دینش را حفظ کند و نگذارد دین و اعتقاداتش ضعیف شود.
2- وَ یَصُونَ نَفسَه»؛ خودش را کنترل کند. در بازار، در خیابان، در کوچه، در این دنیایی که فتنه ها و آماج معصیت رو آورده، خودش را حفظ کند.
3- وَ یَصِلَ رَحِمَهُ»؛ ماه رمضان ماه رفع کدورت است. تنظیم کند شب ها به خانه بستگان برود و کدورت ها را دور بریزد.
4- وَ لا یُۆذِیَ جَارَهُ»؛ همسایه اش را اذیت نکند. با بوق ماشینش، و با داد و فریاد بچه اش در کوچه، آزار ندهد.
5- یَرعَی إخْوانَهُ»؛ حقوق مردم را رعایت کند.
6- وَ یَخزُنَ لِسَانَهُ»؛ زبانش را کنترل کند .[7]
دیدیم سه مورد از این شش مورد که بیان شد به حق مردم بر می گردد: صله رحم، همسایه و مراعات مردم، و سه مورد دیگر مربوط به خود انسان می شود: کنترل زبان، حفظ دین و نگهداری خویش.
تا چشم روی هم بگذاریم ماه رمضان تمام می شود، بیاییم از لحظه لحظه این ماه عزیز استفاده کنیم. اگر افطار و سحر را با خواندن انّا اَنْزَلناه»شروع کنیم، خداوند میان سحر و مغرب پاداش شهدا را به ما می دهد. هر کس وقت افطار صدقه بدهد اگر چه به اندازه یک قرص نان، برای او تبدیل به حجابی از آتش می شود. خداوندا توفیق بهره گیری از برکات این ماه عزیز را به ما ارزانی ده.
وقایع ۲۲ بهمن از ایامالله دهه فجر
۲۲ بهمن از ایامالله دهه فجر ،در این روز به ترتیب زندان اوین، ساواک، سلطنت آباد، مجلسین سنا و شورای ملی، شهربانی، ژاندارمری و ساختمان زندان کمیته مشترک به تصرف مردم در آمد.در تسخیر شهربانی سپهبد رحیمی فرماندار نظامی تهران به دست انقلابیون مسلح افتاد. پادگان باغشاه و دانشکده افسری، دبیرستان نظام، زندان جمشیدیه، پادگان عشرت آباد و پادگان عباس آباد یکی پس از دیگری تسلیم شدند و آخرین مرکزی که به تصرف درآمد رادیو و تلویزیون بود.
تصمیم شورای عالی ارتش(مقاله دهه فجر)
ساعت ۱۰ بامداد روز ۲۲ بهمن شورای فرماندهان نیروهای مسلح در ستاد مشترک تشکیل گردید. نظامیان حاضر در جلسه عبارت بودند از: عباس قره باغی، جعفر شفقت، حسین فردوست، هوشنگ حاتم، ناصر مقدم، عبدالعلی نجیمی، احمدعلی محققی، عبدالعلی بدرهای، امیرحسین ربیعی، کمال حبیب اللهی، عبدالمجید معصومی، جعفر صانعی، اسدالله محسن زاده، حسین جهانبانی، محمد کاظمی، خلیل بخشی آذر، علی محمد خواجه نوری، پرویز امینی افشار، امیر فرهنگ خلعتبری، محمد فرزام، جلال پژمان، منوچهر خسروداد، ناصر فیروزمند، موسی رحیمی لاریجانی، محمد رحیمی آبکناری و رضا وکیلی طباطبایی.ریاست شورای عالی ارتش بر عهده عباس قره باغی بود.
پس از گزارش فرماندهان نیروها از وضعیت موجود بحث پیرامون همبستگی ارتش با مردم آغاز شد؛ اکثرا موافقت خود را اعلام نمودند و سرانجام اعلامیهای مبنی بر بی طرفی ارتش تهیه و بامضا رسید. پس از تصمیم شورای عالی، ساعت یک بعد از ظهر خبر تصمیم شورای عالی ارتش در اختیار رادیو و تلویزیون گذاشته شد. رادیو ایران برنامه عادی خود را قطع و اعلامیه را قرائت کرد. لحظهای بعد نیروهای انقلاب محوطه صدا و سیما را تصرف نمودند و خبر سقوط رژیم سلطنتی پهلوی از صدا و سیما اعلام شد.
زائری بارانی ام، آقا به دادم میرسی؟
بی پناهم،خسته ام، تنها، به دادم میرسی؟
گر چه آهو نیستم اما پر از دلتنگی ام
ضامن چشمان آهوها به دادم میرسی؟
*در حرم نورانی آقا، نائب ایاره و دعاگوی شما هستیم*
♥ ♠ ♥ ♠ ♥
بـاز عنـایت شــده لـطـف خـدا / باز شــدم زائـــر کـوی رضــــا
رفـتم و دیدم کـه بـه چشمان تر / گــرد رواقــش هــمــه در الـتجا
بــه یــاد یـاران و عـزیـزان همه / در آســتــان او شـــدم در دعـــا
♥ ♠ ♥ ♠ ♥
در بهشت عاشقی و در کنار مضجع نورانی شمس الشموس،
خسرو اقلیم طوس، شاه انیس النفوس، حضرت امام رضا علیه السلام
دعاگوی شما هستیم
♥ ♠ ♥ ♠ ♥
زائرین قبله ی هفتم رضا هستیم و حال
از جوارش رو به سوی خانمان آورده ایم
بهتر از هر ارمغانی ای محبان رضا
ما غبار از تربت آن آستان آورده ایم
هم سلام دوستان در پیشگاهش برده ایم
هم جواب از آن امام مهربان آورده ایم
گفتم اینجا تا مشهد چقدر راه است؟!
گفت : آنقدر که بگویی.
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)
دلم هوای تو کرده شه خراسانی
چه می شود که بیایم حرم به مهمانی.؟
دلم زکثرت زشتی بریده آقاجان.
عنایتی که بیایم، تویی که درمانی
همیشه از حرمت ، بـوی سـیـب مـی آیـد
صـدای بـال مـلـائـک ، عـجـیـب مـی آیـد !
سـلـام ! ضـامـن آهـو ، دل شـکـسـتـه ی مـن ،
بـه پـای بـوس نـگـاهـت ، غـریـب مـی آیـد
طـلـای گـنـبـد تـو ، وعـده گـاه کـفـتـرهـاسـت
کـبـوتـر دل مـن ، بـی شـکـیـب مـی آیـد
بـرات گـشـتـه بـه قـلـبـم مُـراد خـواهـی داد
چـرا کـه نـالـه ی امّـن یُـجـیـب» مـی آیـد .
وقتی بساط گریه مهیا نمی شود
وقتی که بغض بین گلو جا نمی شود
وقتی تمام شب به در خانه کریم
در می زند گدا و دری وا نمی شود
وقتی پس از معاینه ها گویدت طبیب
این قلب مرده است مداوا نمی شود
یک راه مانده بهر تو آن هم زیارت است
مشهد برو که کار تو اینجا نمی شود
********
از این همه انزوا مردد شده ام
دیوانه رنگ زرد گنبد شده ام
امروز دلم حال کبوتر دارد
انگار که بیقرار مشهد شده ام.
********
گریه بهانه ای است که عاشق ترم کنی
شاید مرا کبوتر جلد حرم کنی
آقای من! کلاغ به دردت نمی خورد!؟
از راه دورآمده ام باورم کنی
با ذوق وشوق آمده ام حضرت رئوف
فکری به حال رنگِ سیاه پرم کنی
زشتم قبول؛ بچه ی آهو که نیستم
باید نگاه معجزه بر جوهرم کنی
باید تو را به پهلوی زهرا قسم دهم
تا عاقبت به خیرترین نوکرم کنی
از آن خوشم که شدم نوکر سرای حسین
منم غلام کسی که بود گدای حسین
دو چشم داده خداوند تا که گریه کنم
یکی برای حسن آن یکی برای حسین
یقین که آتش دوزخ حرام گردیده
به جسم آنکه بود یار آشنای حسین
برای بخشش کوه گناه یک راه است
بریز قطره ی اشکی تو در عزای حسین
کبوتر دل عشاق هر
نشسته است روی گنبد طلای حسین
خدا کند که شبی زائر حرم گردیم
و جان دهیم همان شب به کربلای حسین
به گوش جان تو اگر بشنوی هنوز آید
ز زیر نیزه و تیغ و سنان صدای حسین
************************
یک کاروان دل به سویت
تو رهروی سوی فردا
دارد می آید محرم
ماه پر از یاد مولا
دارد می آید محرم
ماه مساجد، تکایا
ماه غم و اشک و ماتم
بر غربت ابن زهرا
دارد می آید محرم
ماه همیشه سیه پوش
ماهی که هر انقلابی
از یاد آن گشته پرجوش
دارد می آید محرم
ماه وفا قدر عباس
ماه شکوه و حماسه
و قله ی عقل و احساس
دارد می آید محرم
ماه حسین و علمدار
هیهات از هرچه ذلت
از زندگانی چو مردار
هیهات از هرچه بیعت
با هر یزید زمانه
از مسلک اهل کوفه
از اشک بی پشتوانه
دارد می آید محرم
و کربلا کل دنیاست
شمر و اباالفضل و هانی
نقش من و تو همین هاست
باید که خود را بیابیم
ما در کدامین سپاهیم؟
یا در عمل اهل حقیم
یا آنکه اهل تباهیم
************************
سلام من به محرم
ســـلام مــن بــه مـحـرم، مـحـرم گــــل زهــرا
بـه لطـمه هـای ملائـک بـه مــاتـم گــل زهـرا
سـلام مـن بـه مـحـرم بـه تشنـگی عـجـیـبـش
بـه بـوی سیـب زمـینِ غـم و حـسین غریـبش
سلام من بـه محـرم بـه غصـه و غــم مـهـدی
به چشم کاسه ی خون وبه شال ماتم مـهـدی
سـلام من بــه مـحـرم بـه کـربـلا و جـلالــش
به لحظه های پـرازحزن غرق درد و ملامش
سـلام مـن بـه مـحـرم بـه حـال خستـه زیـنـب
بـه بــی نـهــایــت داغ دل شـکــستــه زیـنـب
سلام من به محرم به دست ومشک ابوالفضل
بـه نـا امیـدی سقـا بـه سـوز اشـک ابوالفضل
سـلام مـن بـه مـحـرم بـه قــد و قـا مـت اکـبـر
بـه کـام خـشک اذان گـوی زیـر نـیزه و خنجر
سلام من به محرم به دسـت و بـا زوی قـاسم
به شوق شهد شهادت حنـای گـیـسـوی قـاسم
سـلام مـن بـه مـحـرم بـه گـاهـواره ی اصـغـر
به اشک خجلت شاه و گـلـوی پـاره ی اصـغـر
سـلام مـن بـه مـحـرم به اضـطـراب سـکـیـنـه
بـه آن مـلـیـکـه، کـه رویش ندیده چشم مدینه
سـلام مـن بـه مـحـرم بـه عـا شـقـی زهـیـرش
بـه بـاز گـشـتـن حُر و عروج خـتـم به خیرش
سلام من بـه محرم بـه مسـلـم و به حـبـیـبش
به رو سپیدی جوُن و به بوی عطر عجیـبـش
سلام من بـه محرم بـه زنگ مـحـمـل زیـنـب
بــه پـاره، پـاره تــن بــی سـر مـقـابـل زیـنـب
سلام من به محـرم به شـور و حـال عیـانـش
سلام من به حسـیـن و به اشک ـانش
السلام علی الشیب الخضیب السلام علی الخد تریب السلام علی البدن السلیب السلان علی الثغر المقروع السلام علی الراس المرفوع
******************
اعمال مشترک:
۱) غسل کردن که بهتر است مقارن غروب آفتاب غسل کرده و نماز عشا با غسل خوانده شود.در این شبهای مبارک، اعمال زیر نیز سفارش شده است:
اعمال شب نوزدهم:
۱) صد مرتبه گفته شود: "اَستَغفُرِاللهَ رَبی وَ اَتوبُ اِلَیه"اعمال شب بیست و یکم:
۱) خواندن دعای جوشنکبیراعمال شب بیست و سوم:
۱) خواندن سورههای مبارک عنکبوت، روم و دخانگنبد نمکی دشتی عروس کوه های جهان
گنبد نمکی دشتی دراستان بوشهر و در نزدیکی روستای گنخک و در فاصله ی 144 کیلومتری جنوب شرقی بندر بوشهر و 64 کیلومتری شهر خورموج قرار دارد و بزرگترین وزیباترین گنبد نمکی ایران و خاورمیانه به شمار می آید.وسعت گنبد در حدود 3666 هکتار بوده و ارتفاع قله یآن 1490 متر از سطح دریا می باشد , و حدااقل ارتفاع آن از سطح دریا نیز 70 متر است.تشکیل گنبد شمال غربی به جنوب شرقی بوده و از سمتغرب به روستای گنخک و روستای جاشک کشیده شده و از سمت شرق از روستای باغان تاروستای درویشی ادامه دارد و راه دسترسی به گنبد از سمت شرقی از فاصله ی 3 کیلومتری بعد از روستای گنخک از طریق جاده خاکی معدن قدیمی سنگ نمک که درمنطقه فعالیت می کرده است و از سمت شرقی گنبد بعد از پل روستای کردلان جاده ی خاا به سمت گنبد پیش گرفته تا به پای کوهپایه های گنبد برسیم.موقعیت خاص گنبد نمکی دشتی که باعث شوری آب رودخانهمند گشته است شاید تنها عامل زیان رسان به منطقه باشد زیرا رودخانه تا قبل ازروستای باغان شیرین و قابل شرب و استفاده کشاورزی می باشد.اما پس از عبور از کنار گنبد و دور زدن آن آبرودخانه با درصد زیادی شوری همراه می شود که نشان از فعالیت زیاد گنبد و روان بودنآب آن تا بستر رودخانه مند می باشد ودر فصل پر بارش آب رودخانه سطح دشت های چغابورو دشتی را فرا گرفته وبه علت تبخیر زیاد نمک بر روی سطح خاک باقی مانده و باعثشوری زمین های منطقه می گردد.
پوشش گیاهی
سطح گنبد نمکی دشتیاز لحاظ پوشش گیاهی تقریبا در اغلب نقاط به دلیل درصد بالای نمک تهی از هر نوعرویش بوده اما در برخی از نقاط گنبد وجود مناطق بزرگ و کوچک آهکی به چشم می خوردکه بر روی این سطوح گیاهانی مانند گون،گیشدارا و قیج و همچنین در فصل زمستان وبهار انواع گیاهان یکساله روی سطح آهکی گنبد را پوشانده و زیبای خاصی را به آنمنطقه می بخشد. همینطور دره هایی کهاز وجود نمک شارها در امان مانده اند در آنها درختچه های کُنار،اشک و بادام کوهی وهمچنین گل سنگ های زیبای چند متری که بر روی دیواره های دره سبز شده اند و بیشتر درناحیه ی شمال شرقی گنبد دیده می شوند نیز از مناظر خاص منطقه محسوب می شوند.
موقعیت گردشگری گنبدنمکی دشتی:
گنبد از نظر گردشگری دارای جاذبه ها و قابلیت های فراوان می باشد که از آنجمله می توان به 1- آبشارهای نمکی 2- غارهای نمکی 3- چالها و یخچالهای نمکی 4- تخت دیو یا دودکش جن 5-دره گل کلم 6- چشمه های نمکی ،نمک شارها و نمک فشان ها و سطح زیباو رنگارنگ گنبد اشاره نمود.
آبشارهای نمکی
آبشارهای طبیعی کهدر مسیر طبیعی آب راههای گنبد و در کوهپایه های پایین دست به شکل های مختلف و دراندازه های متفاوت زیبای خاصی به منطقه بخشیده است و در فصل گرم به واسطه تبخیرزیاد آب،بلورهای نمکی ضخیمی در مسیر آبشارها ایجاد کرده که با لغزش آب بر رویبلورهای نمکی و تابش آفتاب منظره ای شگرف و زیبا ایجاد نموده است.
غارهای نمکی
یکی دیگر از جاذبههای گردشگری گنبد وجود غارهای نمکی فراوان که با انحلال رسوبات نمکی و معدن ایجادشده و در درون غارها بلورهای زیبا به صورت استلاگمیت و استلاکمیت یا همان قندیل بااشکال متفاوت می باشد.قندیل ها به اشکال متفاوت به قدری زیبا تشکیل گشته اند که اغلب غارها بااستفاده از اشکال همین قندیلها نامگذاری شده اند.مثلا در غار انگوری که در درون آن قندیل های فراوانبه صورت خوشه های انگور از سقف و دیواره ی غار آویزان شده اند که شما هنگام حضور در این غار گویی به یک تاکستان پربار پاگذاشته اید.یا غار شاخه نباتکه وجود قندیل های سفید و یک دست که به صورت شاخه ای از سقف غار آویزانمی باشند نظر هر بیننده ای را به خود جلب می کنند.غار سدنمکی یا غار پنجه عقاب نیز به همین صورت میباشند.تعدد غارها به قدریزیاد است که نامگذاری بعضی از غارها راسخت کرده است.طول غارها از غارهایکوچک 30 تا 50 متری تا غارهای 300 متری و 500 متری و بزرگترین انها تا 1500 متری نیز می باشد که به غار پلکانی معروف شده است.
نمکچالها و یخچالهای نمکی
یخچالهای نمکی ازجاذبه های خاص گنبد نمکی دشتی می باشند که در سطح شیب دار و حرکت ثقلی توده هاینمک و در جهت شیب گنبد و به صورت پلکانی تشکیل شده اند و در سطح خود با اشکالیزیبا رنگهای متحیرانه را به وجود آوردهاند که چشم نوازی می کند و به دلیل اینکه به یخچالهای یخی شبیه بوده اند به ایننام نامیده شده اند. نمک چالها را نیز باید از جاذبه های گنبد نمکی دشتی دانست.چاله های بزرگ و کوچکی که در مسیر آبهای روان و چشمههای نمکی ایجاد شده و با تبخیر آب آنها اشکال مختلف نمکی درکف این چاله ها چونان الماس می درخشند.
تخت دیو یا دودکش جن
تخت دیو یا دودکش جننیز یکی دیگر از جاذبه های گنبد نمکی دشتی می باشد که به دلیل اختلاف در میزانفرسایش سنگها و به صورت ستونهای کوچک و بزرگی بر روی گنبد خودنمایی می کنند کهبعضاً به خاطر شکلشان نامگذاری هم شده اند مثلاً ستون انگشت خدا یا کلاه به سر رامی توان از این جمله دانست.ستون ها همانند نگهبانانی استوار و همیشگی برای گنبد محسوب می شوند.
دره گل کلم
می توان شگفت انگیزترین بخش گنبد را این دره زیبا و منحصر به فرد دانست.دره ای که سطح ان یکدست با نمکی که به صورت گل کلمدر آمده فرش شده است.نمک ها به صورت غنچه هایی کنار هم باز شده و بهصورت کاملاً زیبایی در آمده اند .گویی که در آنجا نمک گل کرده و شکوفه داده است.وجود چشمه های نمکی و روان بودن آب آنها با صدایبسیار ملایم و دیواره های زیبا رنگ دره ، به دره زیبایی بیشتری می بخشد.
چشمه های نمکی
چشمه های نمکی که بهفراوانی در درون غارها و در سطح دره ها بهچشم می خورد نیز از جاذبه های گنبد نمکی دشتی به شمار می آیند.این چشمه ها بعضاً به صورت نمک فشان نیز در منطقه دیده می شوند که نمک را بهصورت خمیری فشرده و همراه با آب از درون آنها به بیرون راه می یابند و در سطح گنبدبه جریان می افتد.به دلیل بالا بودن درصد نمک در آب که حدود 350 برابر بیشتر از آب دریا می باشد و تبخیر زیاد درکنار چشمه های نمکی معمولا نمک شارها به اشکال متفاوت دیده می شوند.
سطح زیبا و رنگارنگ گنبد
مهمترین جاذبهگردشگری گنبد نمکی دشتی ساختار گنبد بودهبه طوری که هر رهگذری که در حال عبور از جاده ی خورموج به سمت کنگان باشد از فاصلهی دور سفیدی گنبد پوشیده از نمک را می بیند و در نظر اول به این فکر می کند کهکوهی پوشیده از برف را مشاهده می کند.وجود نمک های طعام و صنعتی با رنگهای بسیار زیبا کهشامل قرمز،سبز،سفید،سیاه،نارنجی،قهوه ای و ترکیب این رنگها در دیواره ها و سنگفرشها و وجود کانیهای زیاد در منطقه که از جمله ی آنها می توان به وجود مقدار زیادگوگرد که با رنگ زرد طلایی یا وجود پتاسیم با رنگ نارنجی وآهن با رنگ قرمز و قهوه ای وترکیب این مواد معدنی با هم که میتوان از پیریت یا همان طلای کاذب(طلای احمقها) که در سطح گنبد بهوفور یافت می شود که از ترکیب گوگرد با آهن تشکیل می گردد و دارای جلای فی براقیمی باشد.همچنین وجود بلورهایزیبای سیلیکاته و فسفاته با جلای فی و غیر فی با تنوع رنگها پدیده ای شگفتانگیز و متحیر کننده ای است که شاید در هیچ جا نتوان همانند آن را نظاره کرد.
گنبد نمکی دشتی دربهمن ماه سال 1386 به عنوان اثر ملی طبیعی ثبت گردید اما متاسفانه از آن تاریخ به بعد هیچ اقدامیاز طرف مسئولان استان و شهرستان برای حفاظت از گنبد و جذب گردشگر صورت نگرفته واین مسئله در حد یک اسم اثر ملی طبیعی باقی مانده است که همت مسئولان استان وشهرستان را برای بهبود وضع گنبد و جذب گردشگر را می طلبد.البته لازم به ذکر است که هیئت کوهنوردی شهرستاندشتی با کشف غارهای نمکی در سال86 و پیمایش ان ها و مهمتر از همه در رأس خبر قرار دادن گنبد تاکنون بیش از صدگروه کوهنوردی از استان های گامی بلند جهتمعرفی گنبد نمکی دشتی برداشته است که باز با حمایت مسئولان شهرستان امید به معرفیبهتر و شایشته تر این اثر ملی خدادای برای عموم مردم و طبیعت گردان می رود.
سالگرد وفات حضرت محمد(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) وامام رضا (ع)
فرارسیدن ایام سالگرد وفات حضرت محمد مصطفی(ص) و شهادت مظلومانه سبط اکبر پیامبر، امام حسن مجتبی(ع) و شهادت غریبانه هشتمین پیشوای معصوم، حضرت امام علی بن موسی الرضا(ع)، بر تمامی مسلمان تسلیت باد.
وفات جانگداز و مظلومانه اشرف مخلوقات خاتم الأنبیاء محمد بن عبدالله(ص) در 28 صفر سال 11 هجری در سن 63 سالگی بوده است.رسول گرامی و اهل بیت وی، مظهر تامّ اسمای الهی و آیینه تمام نمای صفات جمال و جلال حقّ اند. آنان، پیشوایان بشر به سوی فضایل و ارزش های متعالی انسانی و الهی اند و آشنایی با ابعاد گوناگون شخصیت و زندگی این رهبران الهی، بهترین توشه سالکان راه حقیقت و پاکبازان طریقِ سعادت و کمال است.
زندگی پیامبر اسلام و ائمه هدی(علیهم السلام) داستان انسان های پاک و به کمال رسیده ای است که برای هر پوینده ای، راهی هموار و مستقیم به سوی حقیقت را نشان می دهد، و زندگی پرفراز و نشیب و سراسر صلابت و جاودانگی آنان، می تواند همه ابعاد و شئون مختلف حیات انسان کامل را تأمین نماید.
این روزها ایام سالگرد وفات حضرت محمد مصطفی(ص) است که بنای ستم و بیدادی را که بر فرزند آدم میرفت برانداخت و نوای خوش قسط و عدل را در جهان طنینافکن ساخت؛ بزرگمردی که در پیشگاه انسانیت، سرود توحید سر داد. با ظهورش پابرهنگان و آنانکه اربابان بیداد به استضعافشان کشانده بودند، گوهر آزادگی و حریت را در آغوش کشیدند. او از جهان رفته است اما دیری نخواهد پایید که واپسین حجت توحید بر انسان عرضه میگردد تا مومنان آفاق در پرتو خورشید اسلام، شاهد غروب بتان باشند. در چهاردهمین قرن از ظهور حضرت محمد مصطفی(ص) که جهان بشری پرشور و شرتر از پیش گردیده، ندای بلند توحید که از گلوی پاک آخرین پیامبر خدا برخاست هنوز در پهنه کره خاکی طنینانداز است و امت او در روز وفاتش پیام وحدت خویش را در مأذنههای رفیع و شکوهمند اسلام به گوش جهانیان میرسانند.
این ایام همچنین سالروز شهادت سبط اکبر پیامبر، امام حسن مجتبی(ع) در روز 28 صفر است که در روزهای طوفانی صدر اسلام همچون بازویی پرتوان در کنار پدر بزرگوارش و نیز در دوران زمامداری کوتاه خودش از کیان اسلام و مسلمین دفاع کرد ولی نیرنگ منافقان و دشمنان اسلام که لباس دوستی دین و امارت مسلمین را به دروغ بر تن کرده بودند، از کاسه زهرآگین دشمن خانگی بیرون آمد و دومین شهید امامت به جهان اسلام تقدیم شد.
همچنین در ایام غمبارِ سالگرد شهادت غریبانه و مظلومانه امام علی بن موسی الرضا(ع)، آن امام همام را اینگونه خطاب قرار میدهیم که ای امامِ غریب! ای قبلهیِ آمالِ مشتاقان خوشنودی و رضا! هنگامی که نقشِ گنبدِ پر نورِ تو در پردهیِ چشمانمان میافتد، آمیزهای از احساس تعالی و شکوه در قلبهایمان مینشیند. نقشی که محبت و دوستیِ تو را پیوسته در رگانمان به دوردستترین منافذِ جسم و جان میرساند و حاصل این پیوند چیزی نیست جز فروزانتر شدن ِآتشِ عشقِ ولایتِ تو که به مثابهی میراثی پرارج در سینههایمان جاوید شده است.
زبانحال حضرت زهرا(س):
ملک الموت مزن شعله به زخم جگرم
وای من گر تو مدارا نکنی با پدرم
صبـر کـن سیر ببینم رخ بابایم را
چه کنم سدّ نگاهم شده اشک بصرم
قسمت این بود که بالای سرش بنشینم
چشم بگشایم و جان دادن او را نگرم
وقت جان دادن خود گفت: مقدر این است
دو مـه و نیم دگر فاطمه را هم ببرم
ای پدر! مادر مظلومه من یار تو بود
من پس از رفتن تو جان علی را سپرم
با تن خسته و بازوی کبود از مسجد
قول دادم که علی را به سوی خانه برم
دست از دامن حیدر نکشم یک لحظه
گر بریزند همه اهل مدینه بـه سرم
قسمت این بود که بعد از تو بمانم بابا
تا که با دادن جان، جان علی را بخرم
به فدای سر یک موی علی باد پدر
گـر میـان در و دیـوار دهد جان، پسرم
جگرت سوخت به هر بیت که گفتی میثم»
اجـر ایـن سـوختنت بـا احـدِ دادگرم
========================
چراغ و چشم رسول خدا امام حسن
به جن و انس و ملک مقتدا امام حسن
هزار بارم اگر سر جدا شود، دستم
ز دامن تو نگردد جدا امام حسن
در آن زمان که نبودیم ما، ز لطف خدا
ولایت تو عطا شد به ما امام حسن
عجیب نیست مسیحا اگر شود بیمار
ز خاک کوی تو گیرد شفا امام حسن
تمام ارض و سما سفره کرامت توست
کریم کیست به غیر از شما امام حسن
فدای خلق کریمت شوم که دشمن هم
کند ز کثرت عفوت حیـا امـام حسن
هـزار مـرتبه جـانم فـدای آن پدری
که کرد با تـو مـرا آشنـا امـام حسن
ز کـوه طـور بـود زائـر مـدینه کلیم
شود به کوی تو حاجت روا امام حسن
که گفته دور بقیع تو نیست زوّاری؟
ستـادهاند همـه انبیـا امـام حسن
بـه غـربتِ حرم بیچراغ تو سوگند
که هر دلی حرم توست یا امام حسن
بـه روز کـه پیغمبران گرفتارند
تو را زنند خلایـق صـدا امـام حسن
دهان و صورت و چشم و لب تو را بوسید
هـزار بـار رسـول خـدا امـام حسن
همای قافِ اجابت همیشه رام کسی است
که در حریم تو خوانَد دعا امام حسن
کریـم آل محمّـد کـرامتی فـرما
که من به کوی تو باشم گدا امام حسن
ز پایداری و صلح و سکوت و صبر تو بود
ظهـور واقعـه کـربلا امــام حسن
سکوت توست نبرد و قیام تو همه صبر
گـرفت از تـو ولایت بقا امام حسن
میان زخم تن و زخم دل تفاوتهاست
کـه زخـم دل نپذیـرد دوا امـام حسن
نه دشمنان، به خدا خیل دوستان کشتند
تو را ز زخم زبان، بارها امام حسن
به ننگ قتل تو هر چند جعده» شد مشهور
مغیره» کشت از اول تو را امام حسن
روا نبود که با آن هجوم زخم جگر
تو را کشند به زهر جفا امـام حسن
روا نبود تن پاک تو به دوش حسین
شـود نشـانه تیـر خطا امـام حسن
خدا گواست که مثل تو ای غریب وطن
ستم ندیده کس از آشنا امام حسن
نـه جـراتی که بگریم کنار تربت تو
نه رخصتی که بگیرم عزا امام حسن
چو شمع سوخته با اشک بیصدا زوّار
ستاده دور مزارت بپـا امام حسن
چقـدر دور مـزار تـو بشنود شیعه
ز دشمنان شما نـاسزا امـام حسن
تمام ثروت میثم» بـوَد همـان دل او
که هست هر شب و هر روز با امام حسن
======================
هستم علی موسی الرضا، در حجره افتادم ز پا
تنها و بیقرارم (2)
بر دیدنم ای قرص ماه من بیا
شد قصر مأمون قتلگاه من بیا
می میرم و تا لحظه های آخرین
باشد به راه تو نگاه من بیا
واویلتا (3)
*****
ای شاخ شمشادم بیا، کی می کنی یادم بیا
من جز تو کس ندارم(2)
بیا ببین می سوزد از پا تا سرم
خون می چکد از هر دو چشمان ترم
در گوشه ی حجره جگر گوشه بیا
بیا ببین شد پاره پاره جگرم
واویلتا (3)
*****
ای روی تو ماهم جواد، من دیده بر راهم جواد
بیا در انتظارم(2)
ای که به باغ دل گل یاسی مرا
تو هست و بود و عشق و احساسی مرا
در حجره من از بس بخود پیچیده ام
من بیم آن دارم که نشناسی مرا
واویلتا (3)
*****
بیا ببین ای پسرم، آتش گرفته جگرم
دگر نفس ندارم(2)
بر روی دامان اجل باشد سرم
تنهایم و آتش گرفته پیکرم
من لاله ی زهرای هجده ساله ام
در حجره ام پیچیده بوی مادرم
واویلتا (3)
××××××××××××××××××۶
ای غریب خراسان سیدی یا رضاجان
داغ تو بر دل ما چشم ما بر تو گریان
یا علی ابن موسی (2)
*****
سینهات پر شراره دیدهات پر ستاره
هم غمت بیشماره هم جگر پاره پاره
یا علی ابن موسی (2)
*****
غصهها در نهادت شیعه گرید به یادت
بر روی صورتت ریخت اشک چشم جوادت
یا علی ابن موسی (2)
*****
جان عالم فدایت مانده بر لب دعایت
جای معصومه خالی تا بگرید برایت
یا علی ابن موسی (2)
*****
ملک دل را حبیبی، درد جان را طبیبی
پس چرا یاابن زهرا در خراسان غریبی؟
یا علی ابن موسی (2)
با آب طلا نام حسین قاب کنـــید ** با نام حسین یادی از آب کنید
خواهید مه سربلند و جاوید شوید ** تا آخر عمر تکیه بر ارباب کنید
*******
محرم، ماه ایثار و از جان گذشتگی است!
ماه عشق و شور و فریاد است!
ماه آمیختن با خون و آمیختن عشق است.
*******
بـه حلــقه های ضریـحت دلم گــره خورده
گره گشای من ، این بار این گره مگشای
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)
*******
چند روزی است دلم تنگ تنگ محرم شده است …
ای سوز گریه های محرم بیا بیا…
*******
باز محرم رسید ، این من و گریههایم
رفع عطش میکند ، فرات اشک هایم
باز محرم رسید ، دلم چه ماتمزده
کسی میان این دل ، خیمه ماتم زده
*******
محرم ماه الفت با جنون است
چراغ کوچه هایش بوی خون است
محرم حرمت خون است و خنجر
تلاطم می کند حنجر به حنجر
*******
باز محرم رسید ، شدم چه حیران و مست
از این همه عاشقی ، دوبارهام مست مست
باز محرم رسید، شهر سیهپوش توست
دل ، نگران رنج خواهر مظلوم توست
*******
السلام ای وادی کرببلا / السلام ای سرزمین پر بلا
السلام ای جلوه گاه ذوالمنن / السلام ای کشته های بی کفن. . .
*******
سلام من به محرم ، محرم گل زهرا
به لطمههای ملائک به ماتم گل زهرا
سلام من به محرم ، به تشنگی عجیبش
به بوی سیب زمین غم و حسین غریبش
*******
هر جا که می روم ز غمت دیده پر نم است
هر ماه من ز داغ تو ماه محرم است
عمری گریستم که موظف به گریهام
گر نُه فلک به گریه شود باز هم کم است
*******
دمید روح غم اندر تن مه غم عالم
تو نوحه سر بده چون شد عزای اشرف آدم
لباس تیره به تن کن، ز داغ نوحه تو سر کن
که گشته ماه عزا و دوباره گشت محرم
*******
دیباچه ی عشق و عاشقی باز شود
دلها همه آماده ی پرواز شود
با بوی محرم الحرام تو حسین
ایام عزا و غصه آغاز شود
*******
درعرش مجلس غم ارباب عالم است
مشکى بپوش اى دل شیدا محرم است
غش کرد فاطمه به خدا محتشم بس است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
*******
الا ای عاشقان دیگر ، غم عالم نمایان شد
دگر غمها ز داغ او، برایم سهل و آسان شد
ز چشمم اشک می ریزد ، ز قلبم خون عاشورا
سبوی عین و شین و قاف ، به روی دست مستان شد
*******
ارباب صدای قدمت می آید
هنگامه اوج ماتمت می آید
ما در تب داغ و غم تو می سوزیم
هفت روز دگر محرمت می آید
*******
باز در خاطرهها، یاد تو ای رهرو عشق
شعله سرکش آزادگی افروخته است
یک جهان ، بر تو و بر همت و مردانگیات
از سر شوق و طلب ، دیده جان دوخته است
*******
محرم شد از غم نگاهم گرفت
به سوزانترین اشک، آهم گرفت
شکست در گلو بغض سوزان من
و عطر حسین روح و جانم گرفت
*******
بر گوش جانم میرسد آوای زنگ قافله
این قافله تا کربلا دیگر ندارد فاصله
از صحن هر حسینیه تا صحن کربلا
صد کوچه وا کنید ، محرم رسیده است
*******
در محرّم ، مردمان خود را دگرگون می کنند
از زمین آه و فغان را زیب گردون می کنند
گه به یاد تشنه کامان زمین کربلا
جویبار دیده را از گریه جیحون می کنند
عرض تسلیت و تعزیت بمناسبت آغاز ایام عزای حسینی
موقعیت جغرافیایی عرفات
عرفات، نام منطقه وسیعی است با مساحت حدود ۱۸ کیلومتر مربع، در شرق مکه، اندکی متمایلبه جنوب، در میان راه طائف و مکه. این منطقه به وسیله کوه هایی که به شکل نیم دایرهدر اطرافش قرار دارد، مشخص شده است.
وقوف در عرفات
حجاج بیت الله الحرام در روز عرفه؛ یعنی نهم ذی حجه، از ظهر تا مغرب شرعیدر این منطقه حضور می یابند و در اصطلاح فقهی، این حضور وقوف نامیده می شود. اهمیتحضور در عرفات تا آنجاست که گفته اند: الْحَجُّ عَرَفَة یا الحَجُّ عرفات.
این وقوف یکی از ارکان حج تمتع است و در صورت عدم تحقق آن، حج محقق نمیشود. این تأکید قدری هم به خاطر تحریض قریش بر وقوف در عرفات بود؛ زیرا آنان که خودرا طایفه برگزیده می دانستند و به اصطلاح اهل حُمْس یا تشدد در دینداری و اهل حرم معرفیمی کردند، خود را بی نیاز از وقوف در عرفات می دیدند. این در حالی بود که رسول خدا(صلیالله علیه وآله) این برخورد آنان را نادرست دانست و خود در حجة الوداع، در عرفات وقوفکرد.
عرفات در خارج از محدوده حرم است و وقوف در آن؛ یعنی بیرون رفتن حاجیاز محدوده حرم و بازگشت به درون حرم تفسیر شده است. در ادوار مختلف تاریخی و تا بهامروز اطراف عرفات را با علائم و تابلو به طور دقیق مشخص کرده اند.
علل نامگذاری عرفات
در باره نامگذاری این منطقه به عرفات، چهار نکته گفته اند:
۱ ـ وقتی جبرئیل مراسم حج را به آدم(علیه السلام)یا به ابراهیم خلیل(علیه السلام) آموخت، در پایان به او گفت: عَرَفْت؟ آیا شناختی؟
۲ ـ آدم و حوا، در این منطقه یکدیگر را شناختند(= تَعارَفا) و باز یافتند.
۳ ـ عرفات از آن رو به این نام شناخته شد که مردمدر آنجا به گناهان خود اعتراف می کنند. در روایتی از امام صادق(علیه السلام) نقل شدهاست که در باره نامگذاری عرفات فرمودند:
جبرئیل در ظهر عرفه از ابراهیم پرسید: ای ابراهیم، به گناهان خود اعترافکن و مناسک را بشناس. عرفات را به خاطر این سخن جبرئیل که گفت: اعْترف؛ عرفات نامیدند
4 ـ برخی هم عرفه را به معنای کوه گرفته اند.
دل در جوشش ناب عرفه، وضو می گیرد و در صحرای تفتیده عرفات، جاری می شود. آن جا كه ایوان هزار نقش خداشناسی است لب ها ترنم با طراوت دعا به خود گرفته و چشم ها امان خود را از بارش توبه، از دست داده اند. دل، بیقرار روح عرفات، حضرت اباعبدالله الحسین (ع) شده است. پنجره باران خورده چشم ها از ضریح اجابت، تصویر می دهد و این صحرای عرفات است كه با كلمات روحبخش دعای امام حسین (ع) و اشك عاشقان او بر دامن خود اجابت را نقش می كند. اشك و زمزمه ما را نیز بپذیر، ای خدای عرفه.
عرفات نام جایگاهی است كه حاجیان در روز عرفه (نهم ذی الحجه) در آنجا توقف می كنند و به دعا و نیایش میپردازند و پس از برگزاری نماز ظهر و عصر به مكه مکرمه باز میگردند و وجه تسمیه آنرا چنین گفته اند كه جبرائیل علیه السلام هنگامی كه مناسك را به ابراهیم می آموخت، چون به عرفه رسید به او گفت عرفت» و او پاسخ داد آری، لذا به این نام خوانده شد. و نیز گفته اند سبب آن این است كه مردم از این جایگاه به گناه خود اعتراف میكنند و بعضی آن را جهت تحمل صبر و رنجی میدانند كه برای رسیدن به آن باید متحمل شد. چرا كه یكی از معانی عرف» صبر و شكیبایی و تحمل است. (1)
حضرت آدم (ع) در عرفات:
فَتَلَقی آدَمُ مِنْ رَبِّه كَلماتًُ فتابَ عَلیهِ اِنَّه’ هو التَّوابُ الرّحیمْ
آدم از پروردگارش كلماتی دریافت داشت و با آن بسوی خدا بازگشت و خداوند، توبه او را پذیرفت، چه او توبه پذیر مهربان است.
طبق روایت امام صادق(ع)، آدم (ع) پس از خروج از جوار خداوند، و فرود به دنیا، چهل روز هر بامداد بر فراز كوه صفا با چشم گریان در حال سجود بود، جبرئیل بر آدم فرود آمد و پرسید:
چرا گریه می كنی ای آدم؟
چگونه می توانم گریه نكنم در حالیكه خداوند مرا از جوارش بیرون رانده و در دنیا فرود آورده است.
ای آدم به درگاه خدا توبه كن و بسوی او بازگرد.
چگونه توبه كنم؟
جبرئیل در روز هشتم ذیحجه آدم را به منی برد، آدم شب را در آنجا ماند. و صبح با جبرئیل به صحرای عرفات رفت، جبرئیل به هنگام خروج از مكه، احرام بستن را به او یاد داد و به او لبیك گفتن را آموخت و چون بعد از ظهر روز عرفه فرا رسید تلبیه را قطع كرد و به دستور جبرئیل غسل نمود و پس از نماز عصر، آدم را به وقوف در عرفات واداشت و كلماتی را كه از پروردگار دریافت كرده بود به وی تعلیم داد، این كلمات عبارت بودند از:
سُبحانَكَ اللهُمَ وَ بِحمدِك خداوندا با ستایشت تو را تسبیح می گویم
لا الهَ الاّ اَنْتْ جز تو خدایی نیست
عَمِلْتُ سوء وَ ظَلَمْتُ نَفْسی كار بد كردم و بخود ظلم نمودم
وَ اِعْتَرِفْتُ بِذَنبی اِغْفرلی به گناه خود اعتراف می كنم تو مرا ببخش
اِنَّكَ اَنْتَ اَلغَفور الرّحیمْ كه تو بخشنده مهربانی
آدم (ع) تا بهنگام غروب آفتاب همچنان دستش رو به آسمان بلند بود و با تضرع اشك می ریخت، وقتیكه آفتاب غروب كرد همراه جبرئیل روانه مشعر شد، و شب را در آنجا گذراند. و صبحگاهان در مشعر بپاخاست و در آنجا نیز با كلماتی به دعا پرداخت و به درگاه خداوند توبه گذاشت
حضرت ابراهیم (ع) در عرفات
در صحرای عرفات، جبرئیل، پیك وحی الهی، مناسك حج را به حضرت ابراهیم (ع) نیز آموخت و حضرت ابراهیم (ع) در برابر او می فرمود: عَرِفتُ، عَرِفتُ (شناختم، شناختم).
پیامبر اسلام (ص) در عرفات
و نیز دامنه كوه عرفات در زمان صدر اسلام كلاس صحرایی پیامبر اسلام (ص) بود و بنا به گفته مفسرین آخرین سوره قرآن در صحرای عرفات بر پیغمبر (ص) نازل شد و پیغمبر این سوره را كه از جامع ترین سوره های قرآن است و دارای میثاق و پیمانهای متعدد با ملل یهود، مسیحی و مسلمان و علمای آنها می باشد، و قوانین و احكام كلی اسلام را در بر دارد، به مردم و شاگردانش تعلیم فرمود.
و طبق مشهور میان محدثان پیامبر (ص) در چنین روزی سخنان تاریخی خود را در اجتماعی عظیم و با شكوه حجاج بیان داشت:
ای مردم سخنان مرا بشنوید! شاید دیگر شما را در این نقطه ملاقات نكنم. شما به زودی بسوی خدا باز می گردید. در آن جهان به اعمال نیك و بد شما رسیدگی میشود. من به شما توصیه می كنم هركس امانتی نزد اوست باید به صاحبش برگرداند. هان ای مردم بدانید ربا در آئین اسلام اكیداً حرام است. از پیروی شیطان بپرهیزید. به شما سفارش می كنم كه به ن نیكی كنید زیرا آنان امانتهای الهی در دست شما هستند، و با قوانین الهی بر شما حلال شده اند.
. من در میان شما دو چیز بیادگار می گذارم كه اگر به آن دو چنگ زنید گمراه نمی شوید، یكی كتاب خدا و دیگری سنت و (عترت) من است.
هر مسلمانی با مسلمان دیگر برادر است و همه مسلمانان جهان با یكدیگر برادرند و چیزی از اموال مسلمانان بر مسلمانی حلال نیست مگر اینكه آنرا به طیب خاطر به دست آورده باشد.
صحرای عرفات همایش شناخت و خودسازی امام حسین (ع)
حضرت سیدالشهدا، امام حسین (ع) نیز بعد از ظهر روز عرفه همراه با فرزندان و گروهی از اصحاب از خیمه های خود در صحرای عرفات بیرون آمدند، و روی به دامن كوه رحمت» نهادند و در سمت چپ كوه روی به كعبه، همایشی تشكیل دادند، كه موضوع آن بمناسبت روز عرفه (روز شناخت)، شناخت و سازندگی بود. این همایش، تنها جنبه علم و معرفت نداشت بلكه شناخت توأم با عمل و سازندگی و تزكیه و خودسازی بود و فهرست مطالب آن عبارت بودند از:
شناخت خدا و صفات الهی.
شناخت خود یا خودشناسی.
شناخت جهان.
شناخت آخرت.
شناخت پیامبران.
خودسازی با صفات الهی.
پرورش نفس با كمالات الهی.
توبه و بازگشت به خدای مهربان.
دور كردن صفات نكوهیده از خود با تسبیح پروردگار.
فراگیری راه تعلیم و تربیت از خدا.
شناخت و درخواست بهترین مسئلت ها.
تبدیل خود پرستی نفس به خدا پرستی.
تبدیل خود برتر بینی نفس به تواضع و فروتنی.
تبدیل خودخواهی نفس به ایثار و غیر خواهی.
تعلیم مفاهیم و ادبیات قرآن.
برگزیده ای از دعای امام حسین (ع) در عرفه
ستایش حق تعالی:
ستایش سزاوار خداوندی است كه كس نتواند از فرمان قضایش سرپیچد و مانعی نیست كه وی را از اعطای عطایا، باز دارد. و صنعت هیچ صنعتگری بپای صنعت او نرسد. بخشنده بیدریغ است. اوست كه بدایع خلقت را بسرشت و صنایع گوناگون وجود را با حكمت خویش استوار ساخت.
تجدید عهد و میثاق با خدا:
پروردگارا بسوی تو روی آورم. و به ربوبیت تو گواهی دهم. و اعتراف كنم كه تو تربیت كننده و پرورنده منی. و بازگشتم بسوی توست. مرا با نعمت آغاز فرمودی قبل از اینكه چیز قابل ذكری باشم.
خود شناسی:
و قبل از هدایت مرا با صنع زیبایت مورد رأفت و نعمتهای بیكرانت قرار دادی. آفرینشم را از قطره آبی روان پدید آوردی. و در تاریكیهای سه گانه جنینی سكونتم دادی: میان خون و گوشت و پوست. و مرا شاهد آفرینش خویش نگرداندی و هیچیك از امورم را بخودم وا نگذاشتی
راز آفرینش انسان:
ولی مرا برای هدفی عالی یعنی هدایت (و رسیدن به كمال) موجودی كامل و سالم بدنیا آوردی. و در آن هنگام كه كودكی خردسال در گهواره بودم، از حوادث حفظ كردی. و مرا از شیر شیرین و گوارا تغذیه نمودی. و دلهای پرستاران را بجانب من معطوف داشتی. و با محبت مادران به من گرمی و فروغ بخشیدی
تربیت انسان در دانشگاه الهی:
تا اینكه با گوهر سخن مرا ناطق و گویا ساختی. و نعمتهای بیكرانت را بر من تمام كردی. و سال به سال بر رشد و تربیت من افزودی. تا اینكه فطرت و سرنوشتم، به كمال انسانی رسید. و از نظر توان اعتدال یافت. حجتت را بر من تمام كردی كه معرفت و شناختت را به من الهام فرمودی.
نعمتهای خداوند:
آری این لطف تو بود كه از خاك پاك عنصر مرا بیافریدی. و راضی نشدی ای خدایم كه نعمتی را از من دریغ داری. بلكه مرا از انواع وسائل زندگی برخوردار ساختی. با اقدام عظیم و مرحمت بیكرانت بر من. و باحسان عمیم خود نسبت به من، تا اینكه همه نعماتت را درباره من تكمیل فرمودی
شهادت به بیكرانی نعمت های الهی:
الهی! من به حقیقت ایمانم، گواهی دهم. و نیز به تصمیمات متیقن خود و به توحید صریح و خالصم
و به باطن نادیدنی نهادم. و پیوستهای جریان نور دیده ام. و خطوط ترسیم شده بر صفحه پیشانی ام، و روزنه های تنفسی ام، و نرمه های تیغه بینی ام. و آوازگیرهای پرده گوشم و آنچه در درون لبهای من پنهان است
ناتوانی بشر از بجا آوردن شكر الهی:
گواهی می دهم ای پروردگار كه اگر در طول قرون و اعصار زنده بمانم و بكوشم تا شكر یكی از نعمات تو بجا آورم، نتوانم مگر باز هم توفیق تو رفیقم شود، كه آن خود مزید نعمت و مستوجب شكر دیگر، و ستایش جدید و ریشه دار باشد.
ستایش خدای یگانه:
معهذا من با تمام جد و جهد و توش و توانم تا آنجا. كه وسعم می رسد با ایمان و یقین قلبی گواهی می دهم. و اظهار می دارم:
حمد و ستایش خدایی را كه فرزندی ندارد تا میراث برش باشد. و در فرمانروایی نه شریكی دارد تا با وی در آفرینش بر ضدیت برخیزد و نه دستیاری دارد تا در ساختن جهان به وی كمك دهد.
خواسته های یك انسان متعالی:
خداوندا، چنان كن كه از تو بیم داشته باشم، آنچنان كه گویی تو را می بینم و مرا با تقوایت رستگار كن! اما بخاطر گناهانم مرا به شقاوت دچار مساز! مقدر كن كه سرنوشت من به خیر و صلاح من باشد. و در تقدیراتت خیر و بركت بمن عطا فرما!
سپاس به تربیت های الهی:
خداوندا! ستایش از آن تست كه مرا آفریدی. و مرا شنوا و بینا گرداندی! و ستایش سزاوار تست كه مرا بیافریدی و خلقتم را نیكو بیاراستی. بخاطر لطفی كه به من داشتی والا
نیازهای تربیتی از خدا:
و مرا بر مشكلات روزگار، و كشمكش شبها و روزها یاری فرمای! و مرا از رنجهای این جهان و محنتهای آن جهان نجات بده و از شر بدیهایی كه ستمكاران در زمین می كنند نگاه بدار.
شكایت به پیشگاه خداوند:
خدایا! مرا به كه وا می گذاری؟ آیا به خویشاوندی كه پیوند خویشاوندی را خواهد گسست؟ یا به بیگانه كه بر من بر آشفتد؟ یا به كسانیكه مرا به استضعاف و استثمار كشانند؟ در صورتیكه تو پروردگار من و مالك سرنوشت منی؟
ای مربی پیامبران و فرستنده كتب آسمانی:
ای خدای من و ای خدای پدران من! ابراهیم، اسماعیل، اسحق و یعقوب، و ای پروردگار جبرئیل، مكائیل و اسرائیل. و ای تربیت كننده محمد، خاتم پیامبران و فرزندان برگزیده اش. ای فرو فرستنده تورات، انجیل زبور و فرقان
تو پناهگاه منی:
تو پناهگاه منی، بهنگامی كه راهها با همه وسعت، بر من صعب و دشوار شوند و فراخنای زمین بر من تنگ گردد. و اگر رحمت تو نبود من اكنون جزء هلاك شدگان بودم. و تو مرا از خطاهایم باز می داری. و اگر پرده پوشی تو نبود از رسوایان بودم.
وقایع ذیحجه
ازدواج حضرت فاطمه با امیرالمومنین علی (ع)، روز اول ذیحجه سال دوم
شهادت امام محمدباقر(ع) ، روز هفتم ذیحجه سال ۱۱۴ قمری
ترویه و کوچ حاجیان از مکه
شهادت مسلم بن عقیل در سال ۵۹ قمری
انتصاب امیرالمومنین علی (ع) به جانشینی پیامبر (ص) و عید سعید غدیر، روز هجدهم سال دهم
قتل عثمان بن عفان خلیفه سوم، روز هجدهم سال ۳۵
مباهله پیامبر (ص)، روز بیست و چهارم
بیعت مردم با امام علی (ع) و تصدی خلافت ظاهری امام ، روز بیست و پنجم ذیحجه سال ۳۵ قمری
قتل عمر خطاب به دست ابولؤلؤ، روز بیست و نهم
روز نهم این ماه عرفه و روز دهم نیز روز عید قربان است.
اعمال ماه ذی الحجه
از ماه های مقدس و شریف در نزد مسلمانان است. وقتی این ماه فرا می رسید مسلمانان اهتمام ویژه ای به عبادت داشتند به خصوص در دهه اول ماه ذی الحجه که در احادیث پیامبر(ص) بر فضیلت آن تاکید شده است. چنان که رسول ا. در حدیثی می فرمایند: عمل خیر و عبادت در هیچ ایامی در نزد حق تعالی محبوب تر از دهه اول ذی الحجه نیست.». در بعضى از روایات آمده است، شب هاى دهگانه اى که قرآن در سوره والفجر و لیال عشر» به آن سوگند یاد کرده است، شب هاى دهه اوّل این ماه شریف است (تفسیر قمى، جلد 2، صفحه 419) و این سوگند به خاطر عظمت آن است.
برای این که بتوانیم بهره ای از این ایام عزیز ببریم به ذکر اعمال آن می پردازیم.
دهه اول این ماه ” ایام معلومات” نام دارد که در قرآن کریم ذکر آن شده است. از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روایت شده است که عمل خیر و عبادت در هیچ ایامی نزد حق تعالی محبوب تر از این دهه نیست. برای این دهه اعمالی ذکر شده است:
۱- روزه گرفتن ۹ روز اول این دهه که ثواب روزه تمام عمر را دارد.
۲- در تمام شبهای این دهه، ما بین نماز مغرب و عشاء دو رکعت نماز خوانده شود که در هر رکعت بعد از حمد یک بار آیه ” وَ واعَدنا مُوسی ثَلاثینَ لَیلَةً وَ اَتمَمناها بِعَشرٍ فَتَمَّ میقاتُ رَبِّهِ اَربَعینَ لَیلَةً وَ قالَ مُوسی لأَخیهِ هارونَ اخلُفنی فی قَومی وَ اَصلِح وَ لا تَتَّبِع سَبیلَ المُفسدِین.”
کسی که این نماز را بخواند با ثواب حاجیان شریک می شود.
۳- از روز اول تا عصر روزعرفه بعد از نماز صبح و پیش از مغرب دعایی که از امام صادق علیه السلام روایت شده، خوانده شود.
” اللهم هذه الایام التی فضلتها علی الایام….
۴- در هر روز از دهه پنج دعایی را که حضرت جبرئیل از جانب خدای تعالی برای حضرت عیسی علیه السلام هدیه آورده، خوانده شود.
” اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له…”.
۵- در هر روز از این دهه تهلیلاتی را که از حضرت علی علیه السلام روایت شده را بخواند.
”لا اله الا الله عدد اللیالی و الدهور ….
6ـ امام صادق (علیه السلام) مى فرماید: پدرم حضرت امام باقر (علیه السلام) به من فرمود: پسرم! در دهه نخست از ماه ذى الحجّه، هر شب میان نماز مغرب و عشا این دو رکعت نماز را ترک مکن:
در هر رکعت سوره حمد و سوره قل هو الله را مى خوانى، پس از آن این آیه (آیه 142 سوره اعراف) را مى خوانى:
وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثینَ لَیْلَةً، وَ أَتْمَمْناها بَعَشْر، فَتَمَّ میقاتُ رَبِّهِ
و ما با موسى سى شب وعده گذاشتیم سپس آن را با ده شب دیگر تکمیل نمودیم به این ترتیب میعاد پروردگارش (با او)
أَرْبَعینَ لَیْلَةً، وَ قالَ مُوسى لاَِخیهِ هارُونَ اخْلُفْنى فى قَوْمى، وَ أَصْلِـحْ
چهل شب تمام شد و موسى به برادرش هارون گفت: جانشین من در میان قومم باش و (آنها را) اصلاح کن
وَلا تَتَّبِعْ سَبیـلَ الْمُفْسِـدینَ.
و از روش مفسدان پیروى منما.
اگر چنین کنى، در ثواب حاجیان، و اعمال حجّ آنها شریک مى شوى.( اقبال، صفحه 317)
اعمال روز اول
۱- روزه که ثواب روزه هشتاد ماه را دارد.
۲- خواندن نماز حضرت فاطمه علیها السلام توصیه شده است که دو نماز دو رکعتی است و در هر رکعت بعد از حمد پنجاه مرتبه توحید خوانده شود. و بعد از سلام تسبیحات آن حضرت گفته شود و بعد دعای ذیل خوانده شود:
” سبحان ذی العزّ الشامِخِ المُنیف، سبحانَ ذِی الجَلالِ الباذِخِ العظیم، سبحانَ ذی المُلکِ الفاخِرِ القدیم، سُبحانَ مَن یری اَثَرَ النَملَةِ فی الصَّفا ، سُبحانَ مَن یری وَقعَ الطَّیرِ فی الهَواءِ، سُبحانَ مَن هُوَ هکَذا وَلا هکذا غیره.”
۳- پیش از زوال دو رکعت نماز، در هر رکعت حمد یک مرتبه، و هر یک از توحید، آیة الکرسی و قدر ده مرتبه خوانده شود.
۴- هر کس از ظلم ظالمی می ترسد در این روز بگوید:
” حَسبی حَسبی حَسبی مِن سُوالی عِلمُکَ بِحالی.”
تا خدای متعال او را از شر ظالم کفایت کند.
گفته شده که روز اول ذی الحجه روز میلاد حضرت ابراهیم (ع) پیامبر بت شکن و ازدواج حضرت فاطمه(س) با حضرت علی(ع) است.
روز هشتم
روز ترویه است و روزه اش فضیلت دارد و روایت شده که کفاره شصت سال است.
شب نهم
این شب از لیالی متبرک وشب مناجات با قاضی الحاجات است و توبه در آن شب مقبول و دعا در آن مستجاب است . کسی که آن شب را به عبادت به سر آورد، اجر صد و هفتاد سال عبادت را دارد. برای این شب اعمالی ذکر شده است:
۱- روایت شده که دعای ذیل خوانده شود که هر کس آن را در شب عرفه یا در شبهای جمعه بخواند، خداوند او را بیامرزد.
اللهم یا شاهد کل نجوی….
۲- هزار مرتبه تسبیحات زیر گفته شود.
”سُبحانَ الذَی فی السماءِ عرشُهُ، سُبحانَ الذَی فی الارضِ حُکمُهُ، سُبحانَ الذی فی القُبُور قَضاؤُهُ، سبحان الذی فی البَحرِسَبیلُهُ، سبحان الذی فی النارسُلطانُهُ، سبحان الذی فی الجَنَّةِ رَحمَتُهُ، سبحان الذی فی القِیامَةِ عَدلُهُ، سبحان الذی رَفَعَ السَّماءَ، سبحان الذی بَسَطَ الاَرضَ ، سبحان الذی لا مَلجَاَ وَ لا مَنجا مِنهُ اِلاّ الیه.”
۳- دعای اللهم من تَعََّبَا وَ تَهَیا وَ اَعَدَّو استـَعدَّ لِوِفادةٍ… که در اعمال شب و روز جمعه نیز وارد شده، خوانده شود.
۴- زیارت امام حسین علیه السلام.
روز نهم (روزعرفه)
اعمال روز عرفه
روزعرفه از اعیاد عظیمه است اگر چه به اسم عید نامیده نشده است. آن روز، روزی است که خداوند بندگان خویش را به عبادت و طاعت خود فراخوانده و جود و احسان خود را برای ایشان گسترانیده و شیطان در این روز خوار و حقیرتر از دیگر اوقات خواهد بود.
روایت شده که در روزعرفه ای امام سجاد علیه السلام صدای سائلی را شنید که از مردم کمک می خواست. امام به او فرمود: وای بر تو آیا در چنین روزی از غیر خدا سوال می کنی؟ حال آن که در این روز فضل خدا حتی شامل بچه های به دنیا نیامده نیز می شود. برای این روز اعمالی ذکر کرده اند:
۱- غسل.
۲- زیارت امام حسین علیه السلام که برابر هزار حج و هزار عمره و هزار جهاد می باشد. اگر کسی توفیق یابد که در این روز به حرم امام تشرف پیدا نماید ثوابش کمتر از کسی که در عرفات باشد نیست.
۳- بعد از نماز عصر پیش از خواندن دعای روز عرفه، در زیر آسمان دو رکعت نماز به جای آورده و نزد خداوند به گناهان خود اعتراف نماید. دررکعت اول بعد از حمد، توحید و در رکعت دوم بعد از حمد سوره کافرون بخواند.
۴- روزه این روز برای کسی که ضعف پیدا نکند و روزه اش مانع از انجام اعمال نشود مستحب است.
۵- تسبیحاتی که در اعمال شب عرفه ذکر شد، خوانده شود. و پس از آن ذکر ” سبحان الله و الحمدالله و لا اله الا الله و الله اکبر” صد مرتبه، سوره توحید صد مرتبه، آیة الکرسی صد مرتبه و صلوات صد مرتبه گفته شود و پس از آن اذکار لا اله الا الله وحده لا شریک له له الملک وله الحمد یحیی و یمیت و یمیت و یحیی و هو حی لا یموت بیده الخیر و هو علی کل شی قدیر، استغفرالله الذی لا اله الا هوالحی القیوم و اتوب الیه ، یا الله، یا رحمن، یا رحیم، یا بدیع السموات و الارض یا ذالجلال و الاکرام ، یا حی یا قیوم، یا حنان یا منان، یا لا اله الا انت، امین” ، هر کدام ده مرتبه گفته شود و بعد از آن دعای اللهم انی اسئلک یا من هو اقرب الی من حبل الورید یا من یحول بین المرء و قلبه یا من هو باالمنظر الأعلی و بالافق المبین یا من هوالرحمن علی العرش استوی یا من لیس کمثله شی و هو السمیع البصیر اسئلک ان تصلی علی محمد و ال محمد را بخوان و حاجت خود را از خداوند طلب نما.
۶- صلواتی از امام صادق علیه السلام روایت شده که باعث سرور اهل بیت علیهم السلام می شود. اللهم یا اجود من اعطی….
۷- خواندن دعا ام داود” که در اعمال نیمه رجب ذکر گردیده است.
۸- تسبیح زیر گفته شود که ثواب آن قابل شمارش نیست.
سبحان الله قبل کل احد و سبحان الله بعد کل احد….
۹- خواندن دعایی که امام حسین علیه السلام در روز عرفه در عرفات خواندند.
الحمدلله الذی لیس لقضائه دافع ولا لعطائه مانع….
۱۰- خواندن زیارت جامعه کبیره نیز در این روز سفارش شده است.
شب دهم
از لیالی متبرکه است و از آن چهار شبی است که احیاء آنها مستحب است و درهای آسمان در این شب باز است و زیارت امام حسین علیه السلام در این شب، سفت است. و دعای یا دائم الفضل علی البریة، یا باسط الیدین بالعطیة، یا صاحب المواهب السنیة صلی علی محمد و اله خیر الوری سجیة و اغفرلنا یا ذاالعلی فی هذه العشیة”، در این شب خوانده شود.
روز دهم (عید قربان)
اعمال روز عید قربان
۱- غسل در این روز که سنت موکد است.
۲- نماز عید قربان.
۳- خواندن دعای چهل و هشتم از صحیفه سجادیه که اول آن اللهم هذا یوم مبارک است. و نیز خواندن دعای چهل و ششم که با عبارت یا من یرحم من لا یرحمهُ العباد آغاز می شود.
۴- دعای ندبه خوانده شود.
۵- قربانی کردن.
۶- تکرار تکبیرات زیر بعد از نمازها.
الله اکبر الله اکبر و لااله الا الله والله اکبر الله اکبر ولله الحمدالله اکبرعلی ما هدانا الله اکبر علی ما رزقنا من بهیمةِ الانعام و الحمدُالله علی ما ابلانا.
روز هجدهم (عید غدیر)
۱- غسل
۲- روزه که کفاره شصت سال گناه است.
۳- زیارت حضرت علی علیه السلام .
۴- دو رکعت نماز خوانده شود و پس از آن به سجده رفته و صد مرتبه شکر خدا گفته شود، سپس سر از سجده برداشته و دعای زیر خوانده شود:
اللهم انی اسئلک بانّ لک الحمد وحدَکَ لا شریک لک… و در انتهای دعا سر به سجده نهاده و صدمرتبه الحمدلله و صدمرتبه شکراًلله گفته شود.
هر کس این عمل را انجام دهد ثواب کسی را دارد که در روز عید غدیر نزد پیامبر اکرم (ص) حاضر شده و با آن حضرت بیعت کرده باشد.
۵- پیش از زوال دو رکعت نماز به جا آورد و در هر رکعت بعد از حمد، سوره توحید و آیة الکرسی و سوره قدر را ده مرتبه بخواند.
۶- دعای ندبه خوانده شود.
۷- خواندن دعای اللهم انی اسئلک بحق محمد نبیک و علی ولیک… خوانده شود.
۸- مومنین در هنگام ملاقات یکدیگر بگویند:
” الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمومنین و الائمة علیهم السلام .
۹- ذکر ” الحمدلله الذی جعل کمال دینه و تمام نعمته بولایة امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه السلام ” ، صد مرتبه گفته شود .
۱۰- ایجاد عقد اخوت.
[b]روز بیست و چهارم (مباهله)
برای روز مباهله اعمالی توصیه شده است:
۱- غسل
۲- روزه
۳- خواندن دعایی که از امام صادق علیه السلام روایت شده است:
” اللهم انی اسئلک من بهائکَ بِابهاهُ و کل بهائک بهی….
روز آخر
ماه ذیحجه آخرین ماه سال قمری است که برای روز آخر آن عملی سفارش شده است. که دو رکعت نماز، در هر رکعت حمد یک مرتبه و سوره توحید و آیة الکرسی هر یک ده مرتبه خوانده شود و بعد از نماز بگوید: ” اللهمَّ ما عملت فی هذه السنة من عمل نَهَیتَنی عَنهُ و لَم تَرضَهُ وَ نَسیتُهُ وَ لَم تَنسَهُ وَ دَعَوتَنی الی التَّوبَةِ بَعدَ اجتِرائی عَلیکَ اللهمَّ فَانّی اَستَغفِرُکَ مِنهُ فَاغفِرلی وَ ما عَمِلتُ مِن عَمَلٍ یقَرِّبُنی اِلیکَ فَاقبَلهُ مِنّی وَ لا تَقطَع رَجائی مِنکَ یا کریم.”
وقتی فرد این دعا را خواند شیطان گوید: وای بر من هر چه در حق این فرد، در این سال سختی کشیدم، همه را با این دعا خراب کرد، و شهادت می دهد که او سال گذشته را به خیر ختم نمود.
اَلّسلام عَلیک یا اَبَالحَسَنِ یا عَلِیَّ بنَ موُسَی الرِضا ،
یَا بنَ رَسوُلِ اللّهِ ، یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ . یا وجیهاً عنداله ، اشفع لنا عندالله.»
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا فاطِمَةَ المَعصُومَةِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِیا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ .
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَهُ اللهِوَ بَرَکاتُهُ. »
*****
اَلّلهُمَّ صَلِّعَلی عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرْتَضَی الْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَ حُجَّتِکَ عَلی مَنْ فَوْقَ الْاَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّری ، اَلصِّدّیقِالشّهیدِ ،
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ. »
ولادت باسعادت کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیهاو برادر گرامیشان و آغاز دهه مبارک و میمون کرامت بر همگان مبارک باد.
دهه کرامت،دهه اول ماه ذیالعقده است و آغازش با ولادت حضرت معصومه(علیهالسلام) و پایانش با ولادت حضرت ابوالحسن علی بن موسیالرضا(علیه السلام) میباشد.این دهه یادآور بسیاری از مطالب عالی و مفاهیم بلند و سازنده و ارزشمند است. دهه کرامت یادآور لطیفترین علائق و مهر و وفاهای کمنظیر یک خواهر نسبت به مقام شامخ و معنوی برادر است.
مهر و وفایی که خواهر مهربان و دلداده را به هجرت وادار نموده و غربت و بیماری و مرگ در فصل جوانی را برای او آسان کرده است.
مهربانی که جز در مورد امام حسین و حضرت زینب (علیهماالسلام) سابقه ندارد.
دهه کرامت تداعی کننده عزم و قاطعیت و اراده آهنین ن بزرگ و بانوان و الامقام و گرانقدر جهان میباشد.
تمام مفاهیم سازندهای که ما در فرهنگ اسلامی داریم در این دهه تداعی میشوند چرا که حرم حضرت معصومه و امام رضا (علیهماالسلام) کانون دعا و قرآن و نیایش و . است.
دهه کرامت یادآور تحول آفرینی بانوان آسمانی است و این که میتوانند رهبری دلهای صدها میلیون مسلمان را در طی اعصار عهدهدار بشوند.
دهه کرامت یادآور زهرا و زینب (علیهماالسلام) است.
تمام مفاهیم سازندهای که ما در فرهنگ اسلامی داریم در این دهه تداعی میشوند چرا که حرم حضرت معصومه و امام رضا (علیهماالسلام) کانون دعا و قرآن و نیایش و . است.
دهه کرامت یادآور تمام خوبیهاست. و یادآور جمال انسانی است.
تنها خواهر امام هشتم
نجمه خاتون همسرگرامى امام كاظم(ع) تنها دو فرزند در دامانخود پرورش داد و آنها عبارتند از:
1- خورشید فروزان امامت، حضرت على بن موسى الرضا(ع)
2- حضرت معصومه (س)
محمد بن جریر طبرى، دانشمند گرانمایه شیعه در قرن پنجم هجرى، براین واقعیت تصریح نموده است.
مدت 25 سال تمام حضرت رضا(ع) تنها فرزند نجمه خاتون بود، پساز یك ربع قرن انتظار، سرانجام ستارهاى تابان از دامن نجمهدرخشید كه هم سنگ امام هشتم(ع) بود و امام(ع) توانست والاترینعواطف انباشته شده در سویداى دلش را بر او نثار كند.
بین حضرت معصومه(س) و برادرش امام رضا(ع) عواطف سرشار و محبت زایدالوصفى بود كه قلم از ترسیم آن عاجز است.
در یكى از معجزات امام كاظم(ع) كه حضرت معصومه نیز نقشى دارد،هنگامى كه مرد نصرانى مىپرسد: شما كه هستید؟» مىفرماید: انا المعصومه اخت الرضا» من معصومه، خواهر امام رضا(ع)مىباشم.» این تعبیر از محبتسرشار آن حضرت به برادر بزرگوارشامام رضا(ع) و از مباهات او به این خواهر برادرى سرچشمهمىگیرد.
رمز قداست قم
در احادیث فراوانى از قداست قم سخن رفته، تصویر آن در آسمان چهارم به رسول اكرم(ص) ارائه شده است.
امیرمومنان(ع) به اهالى قم درود فرستاده و از جاى پاى جبرئیل در آن سخن گفته و امام صادق(ع) قم را حرم اهلبیت معرفى كرده وخاك آن را پاك و پاكیزه تعبیر كرده است.امام كاظم(ع) قم را عشآل محمد (آشیانه آل محمد(ص))نامیده و یكى از درهاى بهشت را از آن اهلقم دانسته.امام هادى(ع) اهل قم را مغفور لهم»(آمرزیده) تعبیر كرده و امام حسن عسكرى(ع) از حسن نیت آنها تمجید كرده و با تعبیرات بلندى اهالى قم را ستوده است.اینها و دهها حدیث دیگرى كه در قداست و شرافت قم و اهل قم از پیشوایان معصوم به ما رسیده، فضیلت و عظمت این سرزمین را براىهمگان روشن مىسازند، جز این كه باید دید راز و رمز این همهشرافت و قداست چیست؟
حدیث فوق كه پیرامون ارتحال حضرت معصومه(س) به عنوان پیشگوئىاز امام صادق(ع) نقل شد، از راز و رمز آن پرده بر مىدارد و روشن مىسازد كه این همه فضیلت و شرافت، از ریحانه پیامبر،كریمه اهلبیت، مهین بانوى اسلام، حضرت معصومه(س) سرچشمهمىگیرد، كه در این سرزمین دیده از جهان فرو بسته، گرد و خاك این سرزمین را توتیاى دیدگان حور و ملائك نموده است.
عصمت حضرت معصومه(س)
بر اساس روایتى كه مرحوم سپهر در ناسخ» از امام رضا(ع)روایت كرده، لقب معصومه» را به حضرت معصومه، امام هشتم اعطا كردهاند. طبق این روایت امام رضا(ع) فرمود: من زار المعصومه بقم كمن زارنى» هركس حضرت معصومه را در قم زیارت كند، همانند كسى است كه مرا زیارت كرده باشد.» این روایت را مرحوم محلاتى نیز به همین تعبیر نقل كرده است. با توجه به این كه عصمت به چهارده معصوم(علیهم السلام) منحصر نیست، بلكه همه پیامبران، امامان و فرشتگان معصوم هستند. و علت اشتهار حضرت رسول اكرم، فاطمه زهرا و امامان(علیهمالسلام) به چهارده معصوم» آن است كه آنها علاوه بر مصونیت ازگناهان صغیره و كبیره، از ترك اولى» نیز كه منافات با عصمت ندارد، پاك و مبرا بودند.
مرحوم مقرم دركتابهاى ارزشمند :العباس» و على الاكبر»دلائل عصمت حضرت ابوالفضل و حضرتعلىاكبر(علیهماالسلام) را بر شمردهاست. و مرحوم نقدى در كتابزینب الكبرى» از عصمتحضرت زینب سلام الله علیها سخنگفته است. و مولف كریمه اهلبیت» شواهد عصمتحضرت معصومه(س)را بازگو نموده است.
و با توجه به این كه حضرت معصومه(س) نام شریفشان فاطمه»است و در حال حیات به معصومه» ملقب نبودند، تعبیر امام(ع)دقیقا به معناى اثبات عصمت است، زیرا بر اساس قاعده معروف:تعلیق حكم به وصف مشعر بر علیت است» دلالتحدیثشریف برعصمت آن بزرگوار بىتردید خواهد بود.
سه زیارتنامه براى حضرت معصومه ذكر شده است: یكى از آنها مشهور و دو تاى دیگر غیرمشهوراست.
اسامى و لقبهایى كه براى حضرت معصومه در دو زیارتنامه غیرمشهور ذكر شده، به قرار ذیل است:
طاهره(پاكیزه)،حمیده(ستوده)،بره(نیكوكار)،رشیده(رشدیافته)،تقیه (پرهیزكار)،رضیه(خشنود از خدا) ،مرضیه(مورد رضایت خدا) ، سیده طاهره(بانوى پاكیزه)، سیده صدیقه(بانوى بسیار راستگو)، سیده رضیه مرضیه(بانوى خشنود ازخدا و مورد رضاى او) ، سیده نساء العالمین(سرور ن عالم)
لقبهاى دیگر آن بانو
محدثه و عابده و مقدامه(بانوى پیشتاز)از دیگر صفات و القابىاست كه براى حضرت معصومه عنوان شده است.
هم اکنون می پردازیم به گوشه ای از زندگانی امام رضا(ع)
تاریخ هیچ وقت امانتدار خوبی نبوده ـ ولادتش را در سالهای 148، 151 و 153 و در روزهای جمعه نوزدهم رمضان، نیمه ماه رمضان، جمعه دهم رجب و یازدهم ذی القعده عنوان كردهاند. اما قطعیت بیشتر در همان سال 148، یعنی سال وفات امام جعفر صادق(ع) است. همانطور كه اشخاصی همچون مفید، كلینی، كفعمی، شهید ثانی طبرسی، صدوق، ابن زهره، مسعودی، ابوالفداء، ابن اثیر، ابن حجر، ابن جوزی و كسانی دیگر، سال 148 را سال ولادت امام رضا(ع) دانستهاند.
اما لقبها و كنیههایش، همچون واژگانی درخشان در هزارتوی ذهن تاریخ باقی ماندهاند. كنیههایش ابوالحسن (در بین خواص) است و لقبهایش، صابر، زكی، ولی، فاضل، وفی، صدیق، رضی، سراج الله، نورالهدی، قرة عین المومنین، كلیدة الملحدین، كفو الملك، كافی الخلق، رب السریر و رئاب التدبیر.
و رضا(ع)؛ مشهورترین لقبی است كه از گذر این همه سال، ما هنوز امام را با آن نام میشناسیم. شاید خواسته باشی دلیل این لقب را بدانی:
او از آن روی رضا خوانده شد كه در آسمان خوشایند و در زمین مورد خشنودی پیامبران و خدا و امامان پس از او بود. همچنین گفته شده: از آن روی كه همگان، خواه مخالفان و خواه همراهان به او خشنود بودند و بالاخره چنین آمده است: از آن روی او را رضا خواندهاند كه مأمون به او خشنود شد.»
وقتی القاب، نامها و كنیههای مادرش را میخوانی، حس میكنی چیزی در آنهاست، شبیه آنچه در القاب خود امام است: ام البنین، نجمه، سكن، تكتم، خیزران، طاهره، و شقراء
اگرچه به روایتی نام پنج پسر و یك دختر را برای امام رضا(ع) ذكر كردهاند، اما همانطور كه علامه مجلسی گفته است: از جواد به عنوان تنها فرزند او یاد كردهاند.» ـ نامی آشنا برای ما ـ دیگر. میماند سال وفات امام كه باز هم ذهن تاریخ ما را بخوبی یاری نمیدهد و احتمال سالهای 202، 203 و 206 ق، در این میان است. اما اكثر علماء همان سال 203 را سال وفات دانستهاند. با این حساب عمر حضرت رضا(ع) 55 سال میشود. 35 سالش را در كنار پدرش گذرانده و بیست سال دیگر امامت شیعیان را به عهده داشته است.
آغاز امامت آن حضرت، مصادف میشود با دوره پایانی خلافت هارون عباسی به مدت ده سال.
پنج سال بعد از آن با خلافت امین همزمان است و سرانجام هم دورهای از خلافت مأمون در مدت پنج سال و تسلط یافتن او بر قلمرو اسلامی آن روزگاران.
مأمون.همان كسی كه با دسیسه و به وسیله زهر امام را شهید كرده دوستداران امام، پیكر پاكش را درطوس در قبله قبه هارونی سرای حمیدبن قحطبه طایی به خاك سپردند و امروزه غبار مرقد او توتیای چشمهای شیفتگان است
السلام علیک یا بقیه الله الاعظم (عجهالله تعالی فرجه الشریف)
در تقویم انتظار، همه فصل ها از عطر بهاری مهدی (عج) متبرک است.
نوروز منتظران روزی است که از شب نیمه شعبان آغاز می شود.آقا بی مقدمه بگویمکه شرمنده ام ؛ بی محابا بگویم در حق شما ولی زنده و حجت خدا بر روی زمین کوتاهیکرده ام ؛ بگویم که حتی یک در صد از وقتی را که برای گناه گذاشته ام و نفس خود راتباه ساخته ام هم برای شما که گر نبودید نابود می شدم وقت نگذاشته ام .
آقا جان خوب میدانم وقتی غروب دوشنبه ها نامه ی اعمال من گنه کار را دریافت می کنید و بر اعمالمن گریه میکنید و از خداوند طلب مغفرت برای من می نمایید با این حال که خودم خوب میدانم لایق این لطف و رحمت شما نیستم .
آقا جان این کوتاهیرا از ما بپذیر و در حق ما دعا کن که بهبرترین راه ها هدایت شویم ؛ البته می دانم که اگر بر حق ما دعا نمی نمودید نیستیبر ما غالب می شد .
بی تو ای صاحبزمان
بی قرارم هر زمان
از غم هجر تو مندل خسته ام
همچو مرغی بال وپر بشکسته ام
کی شود آیینه زاربر دلم دازی تو یارا
بر دل خسته که دمسازی تو یارا
ده مدال دیدبانیزعنایت
به من و از مهر وعشق بازی خدایا
یابن الحسن آقا بیایابن الحسن آقا بیا
ای تو شور عشق من
روشنی انجمن
بی تو در دام بلاافتاده ام
بر تو یارا جان ودل را داده ام
از فراق تو شدهحال من خسته پریشان
کی میایی منجی وسلطان امکان
عقده ها را وا کنیبا یک نگه ای نور یزدان
این چه کرده با دلمن سوز هجران
یابن الحسن آقا بیا یابن الحسسن آقا بیا
خبر تکاندهندهای بود
غلامرضا آسمانی همزمان با وقایع اخیر و تفحص شهدای غواص خطشکن خاطرهای از کربلای 4 را به این سبک بیان میکند. وی میگوید: هرچند یگان منطقه ما غواص نداشت اما خبر تفحص شهدای غواص خطشکن با دستهای بسته که گویا عدهای از آنها حتی زندهبهگور شده بودند، واقعاً تکاندهنده بود و خاطرات کربلای 4 صحنههای پس از عملیات و شهدای به خاک افتاده را جلوی چشمانم تداعی کرد و مرا به یاد لحظههای شهادت دوستان شهیدم در آن عملیات انداخت. تصور آن صحنه خیلی دلخراش است و حتی در تمام 8 سال دفاع مقدس این قضیه خیلی تکاندهنده بود. برای کسی مثل من که جنگ و جبهه را درک کرده و دیده بود، این موضوع همچنان سخت است، چه برسد به نسلهای پس از 8 سال دفاع مقدس.
شبی که صحنه کربلا مجسم شد
غلامرضا آسمانی در ادامه به حضور خودش در کربلای 4 اشاره و خاطره آن شب را اینگونه روایت میکند:
آن منطقه هموار و مسطح است. برای همین خاکریزهای متعددی زده بودند و قسمتی را هم با آب بسته بودند. جلو رفتیم، واگنهای قطاری که عراقیها در خاک کرده بودند و بهوسیله خاک آن را پوشانده بودند و با آجر، اطراف آن را دیوارچینی کرده بودند، رسیدیم. از هر واگن چند پله میخورد و وارد واگن میشد. همراه فرمانده وارد شدیم و فرمانده آنجا مستقر شد. شب عراق دوباره حمله کرد و چون منطقه مال خودشان بود بهشدت آتش در آنجا میریخت. گلولهباران و آتش شدید بود، به حدی که نمیتوانستیم از قطار خارج شویم و خروج از واگن بیشک برابر با کشته شدن بود. تا صبح آنجا بودیم. با گرگومیش شدن هوا از سرعت آتشبار کاسته شده بود و توانستیم از پناهگاه خارج شویم و جلو برویم. به فرمانده پیشنهاد برگشت به عقب دادیم و او هم قبول کرد. در این شرایط که ظاهر امر نشان میدهد عملیات لو رفته است، عقبنشینی کنیم. وقتی از واگن خارج شدیم، دیدیم که تیربار دیشب به حدی زیاد بوده که باعث شده بود آجرهای روی سقف واگنها، تماماً خورد و پراکنده شوند.
به حدی که بهجرئت میتوانم بگویم روی سقف واگن، 4 میلیمتری بیشتر خاک، نمانده بود. طوری که اگر بگویم این گلولهباران تا حدود یک ساعت دیگر ادامه پیدا میکرد، حتماً سقف واگنها سوراخ میشد و آتش به داخل قطار میآمد. واقعاً صحنه عجیبی بود. از لحظهای که تاریکی آسمان به زمین سایه انداخت تا تلالو سپیدهدم، همچون باران آتش تیر بر سر ما میریخت. لطف خدا بود که این نبرد تا صبح بیشتر دوام نیاورده بود. فرمانده پیشنهاد داد قبل از برگشت یکسری به خط بزنیم، همینطور که داشتیم به سمت جلو میرفتیم که یک صحنه واقعاً عجیبی دیدم. به حدی از رزمندگان شهید شده بودند که راه نبود بین بدنها پا بگذاریم و عبور کنیم.
دو شب قبل یعنی شب آغاز عملیات یک گردان به این منطقه آمده بود و به خاطر لو رفتن کربلای 4 توسط ماهوارههای آمریکایی پس از جریان مک فارلین»، بعثیها توانسته بودند رزمندگان ما را قتلعام کنند. کاری هم از ما ساخته نبود و حتی نمیشد آنجا ایستاد چون گلوله میآمد و در همین لحظه پیام آمد هرکجا هستید عقبنشینی کنید و ما هم برگشتیم عقب. وقتی داشتیم برمیگشتیم آتشبار کم شده بود و آمبولانسها وارد منطقه شده بودند. جنازهها را جمع میکردند و اگر مجروح و زخمی بود مداوا میکردند.
وقتی یک نفر از ما جدا شد
با دونفری که همراهم بودند، داشتیم از کنار خاکریز برمیگشتیم که گلولهای در نزدیکی ما منفجر شد به حدی نزدیک بود که با صدای انفجار، هر سه ما به زمین افتادیم. وقتی بلند شدم اثر از جراحات و صدمات در خودم ندیدم فقط به خاطر انفجار گیج بودم و چشمانم نمی دید. یکی، دو دقیقهای طول کشید تا به خودم مسلط شدم .همراه من و فرمانده، یک پسر بسیجی بود به نام حامد. وقتی نگاه کردم دیدم حامد خونی افتاده است. حامد ترکشخورده بود و شهید شده بود. (حامد براثر اصابت ترکش، شهید شده بود).
فرمانده هم مانند من دچار موج انفجار شده بود. بلند شدیم و دیدیم کنار سنگر چند تا رزمنده دیگر نشستهاند . یکی از آنها ناله میکرد و دستش را روی صورتش گرفته بود، دست و صورتش پرخون شده بودند. ترکش به چشمش اصابت کرده بود و چشم را از حدقه خارج کرده بود. چفیهاش را از دور گردنش باز کردم و سرش را بستم. در همین حین یک آمبولانس هم آمد. آمبولانس را نگه داشتیم و این بسیجی را به همراه رفیقمان که شهید شده بود گذاشتیم داخل آمبولانس. شاید حدود ده تا پانزده جنازه شهدا رویهم در داخل آمبولانس بود. سه نفر بودیم و شدیم دو نفر و به راهمان ادامه دادیم تا رسیدیم به مقر اصلی خودمان و از بچهها پرسیدیم عملیات شب گذشته چطور بود که خوشبختانه باوجود لو رفتن عملیات توانسته بودند خط دشمن را بشکنند.
بهواقع میشود گفت که صحنههای کربلا را که بارنگ روغن بر بوم ایجاد میکنند، در این صحنهها با خون بر خاک مجسم کردند و بهعین میشد آن صحنه را احساس کرد. صحنههای ناگفتنی بود که کسی حتی در خواب هم تحمل دیدنش را نداشت. آن روز پیکر رزمندگان در خون غلتیده بر خاک افتاده بود؛ اما تصور صحنه این شهدا و تفحص آن بهنوبه خود ازنظر من بهعنوان یک رزمنده که جبههها را بهخوبی درک کردهام، بسیار سختتر از صحنههایی است که ما دیدیم و تحمل کردیم.
آنچه بر کربلای 4 گذشت
وی در انتها با رجوع به منابع عملیات کربلای چهار بیان میکند:
کربلای 4 نام عملیات نظامی نیروهای ایرانی در جنگ ایران و عراق است. این عملیات با رمز محمد رسولالله» (ص) در محور ابوالخصیب بهصورت گسترده در دی ۱۳۶۵ به فرماندهی سپاه انجام شد. در این عملیات ابتدا حدود ۱۵ هزار نفر از نیروهای ایرانی به رهبری گروهی از تکاوران و غواصان نیمه جنوبی دجله و نیمه شمالی اروندرود را پشت سر گذاشتند و با گذر از جزیرههای امالرصاص، امالبابی، قطعه ۲ و سهیل به خاک عراق واردشده و خط دفاعی حدفاصل سپاه سوم عراق در شرق بصره و سپاه هفتم در منطقه نزدیک شبهجزیره فاو را شکستند. بعدازآن حمله حدود ۶۰ هزار نیروی سپاه و بسیجی ایران به سمت مواضع عراق در ساحل شرقی شط العرب ادامه یافت. هنگامیکه این نیروها حرکت بهسوی بصره را آغاز کردند، ارتش ایران نتوانست آتش پشتیبان کافی را برای آنها فراهم کند. آنطور که تاریخنویسان جنگ ایران و عراق نوشتهاند، وقتی این نیروها به استحکامات دفاعی عراقیها شامل میدانهای مین و سیمهای خاردار هجوم آوردند، منطقه تبدیل به یک میدان کشتار شد. تا ۳۶ ساعت پس از آغاز عملیات حجم وسیع خساراتی که به ایرانیها واردشده بود از حمله اشتباه آنها به مواضع قوی و منظم دشمن حکایت داشت. نیروهای عراقی برای از بین بردن نیروهای ایرانی فقط از سلاحهای مستقیم و توپخانه بهره نبردند بلکه هواپیماها و بالگردهای مسلح را هم علیه نیروهای بیسرپناه و آشکار در منطقه به کار گرفتند. بخش زیادی از نیروهای آبیخاکی ایران غرق شدند و ۱۲ هزار کشته و زخمی برای ایران برجا ماند. این عملیات با لو رفتن طرح عملیات پیش از آغاز آن توسط هواپیماهای آواکس، مسدود کردن حفر کانال در معبر اصلی محور و پر کردن آن با مازوت برای زمینگیر کردن نیروهای ایرانی به شکست نیروهای ایرانی منجر شد؛ شکستی که هنوز هم رزمندههای جنگ با تلخی از آن یاد میکنند.
رقمی به این نزدیکی
گفتنی است که از زمان پایان جنگ ایران و عراق تابهحال، تعداد زیادی پیکر مفقودالاثرهای ایرانی پیداشده و به ایران بازگردانده شده است؛ اما آنطور که چند وقت پیش ابراهیم رنگین»، مسئول ستاد معراج شهدای مرکز گفته بود: بیش از ۱۱ هزار و ۶۰۰ خانواده مفقودالاثر در ایران وجود دارد که پیکر فرزندانشان را از جنگ تحویل نگرفتهاند، اگر از این تعداد ۶۰۰۰ خانوار را کم کنیم که فرزندشان در همان سالهای جنگ بهعنوان شهدای مجهول در مزارهای مختلف به خاک سپرده شدند درنهایت رقمی در همین حدود نیز باقی میماند که یا در خاک عراق یا در گورستان اردوگاههای اسیران ایرانی دفن شدهاند که باید آنها را تفحص کنیم و در صورت شناسایی به آغوش خانوادههایشان برگردانیم.»
مصاحبه: سامیه امینی
بخش فرهنگ پایداری تبیان
فضیلت ماه مبارک رمضان
رمضان» در لغت ازرمضاء» به معنای شدت حرارت گرفته شده و به معنای سوزانیدن می باشد.(1) چون در اینماه گناهان انسان بخشیده می شود، به این ماه مبارک رمضان گفته اند.
پیامبر اکرم(ص) میفرماید: انما سمی الرمضان لانه یرمض الذنوب؛(2) ماه رمضان به این نام خوانده شدهاست، زیرا گناهان را می سوزاند.»
رمضان نام یکی ازماه های قمری و تنها ماه قمری است که نامش در قرآن آمده است و یکی از چهار ماهیاست که خداوند متعال جنگ را در آن حرام کرده است.(مگر جنبه دفاع داشته باشد.)
در این ماه کتابهای آسمانی قرآن کریم، انجیل، تورات، صحف و زبور نازل شده است.(3)
این ماه در روایاتاسلامی ماه خدا و میهمانی امت پیامبر اکرم(ص) خوانده شده و خداوند متعال از بندگانخود در این ماه در نهایت کرامت و مهربانی پذیرایی می کند؛ پیامبر اکرم(ص) میفرماید: ماه رجب ماه خدا و ماه شعبان ماه من و ماه رمضان، ماه امت من است،(4) هرکس همه این ماه را روزه بگیرد بر خدا واجب است که همه گناهانش را ببخشد، بقیه عمرشرا تضمین کند و او را از تشنگی و عطش دردناک روز قیامت امان دهد.»(5)
این ماه، در میانمسلمانان از احترام، اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار و ماه سلوک روحی آنان است ومؤمنان با مقدمه سازی و فراهم کردن زمینه های معنوی در ماه های رجب و شعبان هر سالخود را برای ورود به این ماه شریف و پربرکت آماده می کنند، و با حلول این ماه باشور و اشتیاق و دادن اطعام و افطاری به نیازمندان، شب زنده داری و عبادت، تلاوتقرآن، دعا، استغفار، دادن صدقه، روزه داری و. روح و جان خود را از سرچشمه فیضالهی سیراب می کنند.
فضائل ماه رمضان
گرچه ذکر تمامفضائل ماه مبارک رمضان از حوصله این مقال خارج است؛ ولی پرداختن و ذکر برخی ازفضائل آن از نظر قرآن و روایات اسلامی خالی از لطف نیست.
1.برترین ماه سال
ماه مبارک رمضانبه جهت نزول قرآن کریم در آن و ویژگی های منحصری که دارد در میان ماه های سال قمریبرترین است؛ قرآن کریم می فرماید: ماه رمضان ماهی است که قرآن برای هدایت انسانها در آن نازل شده است.»(6)
پیامبر گرامی(ص)درباره ماه رمضان می فرماید: ای مردم! ماه خدا با برکت و رحمت و مغفرت به شما رویآورد، ماهی که نزد خدا از همه ماه ها برتر و روزهایش بر همه روزها و شب هایش برهمه شب ها و ساعاتش بر همه ساعات برتر است، ماهی است که شما در آن به میهمانی خدادعوت شده و مورد لطف او قرار گرفته اید، نفس های شما در آن تسبیح و خوابتان در آنعبادت، عملتان در آن مقبول و دعایتان در آن مستجاب است بهترین ساعاتی است کهخداوند به بندگانش نظر رحمت می کند. .»(7)
2. نزول کتبآسمانی در این ماه
تمام کتب بزرگآسمانی مانند: قرآن کریم، تورات، انجیل، زبور، صحف در این ماه نازل شده است. حضرتامام صادق(ع) می فرماید: کل قرآن کریم در ماه رمضان به بیت المعمور نازل شد، سپسدر مدت بیست سال بر پیامبر اکرم(ص) و صحف ابراهیم در شب اول ماه رمضان و تورات درروز ششم ماه رمضان، انجیل در روز سیزدهم ماه رمضان و زبور در روز هیجدهم ماه رمضاننازل شد.»(8)
3.توفیق روزه
در ماه رمضانخداوند متعال توفیق روزه داری را به بندگانش داده است؛ پس هر که ماه [رمضان] رادرک کرد، باید روزه بگیرد.»(9)
انسان افزون برجنبه مادی و جسمی، دارای بُعد معنوی و روحی هم هست و هر کدام در رسیدن به کمالمطلوب خود، برنامه های ویژه را نیاز دارند، یکی از برنامه ها برای تقویت و رشدبُعد معنوی، تقوا و پرهیزگاری است؛ یعنی اگر انسان بخواهد خودش را از جنبه معنویرشد و پرورش دهد و به طهارت و کمال مطلوب برسد، باید هوای نفس خود را مهار کند وموانع رشد را یکی پس از دیگری بر دارد و خود را سرگرم لذت ها و شهوات جسمی نکند.یکی از اعمالی که در این راستا مؤثر و مفید است روزه داری است، قرآن کریم میفرماید: . ای افرادی که ایمان آورده اید! روزه بر شما نوشته شد، همان گونه کهبر پیشینیان از شما نوشته شده، تا پرهیزگار شوید.»(10)
برخی از فواید وفضائل روزه:
الف. تقویت تقوا، پرهیزگاری و
اخلاص؛(11) امام صادق(ع) می فرماید: خداوند متعال فرموده: روزه از من است و پاداشآن را من می دهم.»(12)
حضرت فاطمه(س) میفرماید: خداوند روزه را برای استواری اخلاص، واجب فرمود.»(13)
ب.مانع عذاب های دنیوی و اخروی:
امام علی(ع) میفرماید: روزه روده را باریک می کند گوشت را می ریزد و از گرمای سوزان دوزخ دور میگرداند.»(14)
پیامبر اکرم(ص) میفرماید: روزه سپری در برابر آتش است.»(15)
ج.آرامش روان و جسم:
روزه داری روح وروان و قلب و دل و نیز جسم را آرامش داده و باعث سلامتی روح و تندرستی جسم می شود.
پیامبر اکرم(ص) میفرماید: روزه بگیرید تا سالم بمانید.»
باز می فرماید:معده خانه تمام دردها و امساک [روزه [بالاترین داروهاست.»(16)
حضرت امام باقر(ع)می فرماید: روزه و حج آرام بخش دلهاست.»(17)
حضرت علی(ع) میفرماید: خداوند بندگان مؤمن خود را به وسیله نمازها و زکات و حدیث در روزه داریروزه های واجب [رمضان[ برای آرام کردن اعضا و جوارح آنان، خشوع دیدگانش و فروتنیجان هایشان و خضوع دلهایشان حفظ می کنند.»()
امروزه در علمپزشکی و از نظر بهداشت و تندرستی نیز در جای خود ثابت شده که روزه داری تأثیرهایفراوانی بر آرامش روح و روان و سلامتی جسم و بدن دارد، دفع چربی های مزاحم، تنظیمفشار، قند خون، و. نمونه آن است.(19)
د.مانع نفوذ شیطان:
امام علی(ع) بهپیامبر اکرم(ص) عرض کرد: یا رسول الله! چه چیزی شیطان را از ما دور می کند؟پیامبرگرامی(ص) فرمود: روزه چهره او را سیاه می کند و صدقه پشت او را میشکند.»(20)
بنابراین، روزهمانع نفوذ شیطان های جنی و انسی شده و وسوسه های آنان را خنثی می کند.
ه .مساوات بین غنی و فقیر:
انسان روزه دار درهنگام گرسنگی و تشنگی، فقرا و بینوایان را یاد می کند و در نتیجه به کمک آن ها میشتابد. حضرت امام حسن عسگری(ع) درباره علت وجوب روزه می فرماید: تا توانگر دردگرسنگی را بچشد و در نتیجه به نیازمند کمک کند.»(21)
و.احیاء فضائل اخلاقی
حضرت امام رضا(ع)درباره علت وجوب روزه می فرماید: تا مردم رنج گرسنگی و تشنگی را بچشند و بهنیازمندی خود در آخرت پی ببرند و روزه دار بر اثر گرسنگی و تشنگی خاشع، متواضع وفروتن، مأجور، طالب رضا و ثواب خدا و عارف و صابر باشد و بدین سبب مستحق ثوابشود،. روزه موجب خودداری از شهوات است، نیز تا روزه در دنیا نصیحت گر آنان باشدو ایشان را در راه انجام تکالیفشان رام و ورزیده کند و راهنمای آنان در رسیدن بهاجر باشد و به اندازه سختی، تشنگی و گرسنگی که نیازمندان و مستمندان در دنیا میچشند پی ببرند و در نتیجه، حقوقی که خداوند در دارایی هایشان واجب فرموده است، بهایشان بپردازند. .»(22)
و. .
4.وجود شب قدر در این ماه
شب قدر از شب هاییکه برتر از هزار ماه است و فرشتگان در این شب به اذن خدا فرود می آیند و جمیعمقدرات بندگان را در طول سال تعیین می کنند(23) و وجود این شب در این ماه مبارکنعمت و موهبتی الهی بر امت پیامبر گرامی اسلام(ص) است و مقدرات یک سال انسان ها(حیات، مرگ، رزق و.) براساس لیاقت ها و زمینه هایی که خود آنها به وجود آوردهاند تعیین می شود و انسان در چنین شبی با تفکر و تدبر می تواند به خود آید و اعمالیک سال خود را ارزیابی کند و با فراهم آوردن زمینه مناسب بهترین سرنوشت را برایخود رقم زند.(24)
حضرت امام صادق(ع)می فرماید: تقدیر مقدرات در شب نوزدهم و تحکیم آن در شب بیست و یکم و امضاء آن درشب بیست و سوم است.»(25)
5.بهار قرآن
نظر به این کهقرآن کریم در ماه مبارک رمضان نازل شده و تلاوت آیات آن در این ماه فضیلت بسیاریدارد، در روایات اسلامی، از ماه رمضان به عنوان بهار قرآن یاد شده است؛ چنان کهحضرت امام باقر(ع) می فرماید: هر چیزی بهاری دارد و بهار قرآن ماه رمضاناست.»(26)
یک نکته!
بدیهی است فضائل وثواب هایی که برای ماه مبارک رمضان و روزه داری ذکر شده و به برخی از آن ها اشارهشد، از آنِ کسانی است که حقیقت آن را درک کنند و به محتوای آن عمل و در گفتار وکردار به کار گیرند و به آن ها جامه عمل بپوشانند. چنان در روایات اسلامی برایروزه داری آدابی ذکر شده و کسانی که صرفاً تلاوت قرآن می کنند، ولی به آیات و احکامآن عمل نمی کنند و یا آن که از روزه داری تنها رنج گرسنگی و تشنگی را می کشند وبوسیله گناه، تأثیر روزه را از بین می برند و ماه مبارک رمضان و فضای معنوی آنتأثیری بر اشخاصی بر جای نمی گذارد، مورد نکوهش قرار گرفته اند.
چنان که پیامبراکرم(ص) به زنی که با زبان روزه کنیز خود را دشنام می داد فرمود: چگونه روزه داریو حال آن که کنیزت را دشنام می دهی؟! روزه فقط خودداری از خوردن و آشامیدن نیست،بلکه خداوند آن را علاوه بر این دو، مانع کارها و سخنان زشت که روزه را بی اثر میکنند قرار داده است، چه اندکند روزه داران و چه بسیارند کسانی که گرسنگی میکشند.»(27)
حضرت امام سجاد(ع)در دعای حلول ماه رمضان به درگاه خداوند عرض می کند: به وسیله روزه این ماهیاریمان ده تا اندام های خود را از معاصی تو نگه داریم و آن ها را به کارهاییگیریم که خشنودی تو را فراهم آورد، تا با گوش هایمان سخنان بیهوده نشنویم و باچشمانمان به لهو و لعب نشتابیم و تا دستمانمان را به سوی حرام نگشاییم و باپاهایمان به سوی آن چه منع شده ره نسپاریم و تا شکمهایمان جز آن چه را تو حلالکرده ای در خود جای ندهد و زبان هایمان جز به آن چه تو خبر داده ای و بیان فرمودهای گویا نشود. .»(28)
بنابراین، در ماهمبارک باید تمام اعضا و جوارح را از حرام دور نگه داشت و با اخلاص، توکل و توسل ازاهل بیت(ع) و عمل به دستورها و احکام قرآن کریم و دوری از گناهان، انجام توبه نصوحو واقعی، عبادت، شب زنده داری، درک فضیلت شب قدر و. فضیلت ماه مبارک رمضان رادرک کرد و از آن در راستای رسیدن به کمال حرکت کرد و باید در این ماه به گونه ایخودسازی کرد که با اتمام ماه مبارک تأثیر و فواید آن در روح و جان افراد باقی باشدو اثر آن تا ماه رمضان سال بعد ماندگار باشد.
قبول عمل و پذیرشصالح
رسول خدا (ص) در خطبه شعبانیه می فرماید: انفاسکم فیه تسبیح » نفس های شما در اینماه خود تسبیح است، هر نفسی که می کشید مثل آن است که گفته باشید سبوح قدوس » .و نومکم فیه عبادة » خوابتان در این ماه عبادت است . و اعمالکم فیه مقبولة »کارهای جزیی را که انجام می دهید خدا قبول می کند . قبولی عمل مقدمه است برای اینکه خداوند خود انسان را قبول فرماید . لذا در قرآن کریم دو نمونه تعبیر دارد:
1 - این که خداوندعمل عده ای را قبول می کند .
2 - خدا عده ای راقبول می کند، نه این که فقط عمل آنان قبول شود . چون گروهی عمل صالح دارند و گروهیخود صالح هستند . آنان که جزء الذین آمنوا و عملوا الصالحات » هستند یعنی کارهایخوب دارند ولی هنوز به آن مقام نرسیده اند که ذات و گوهرشان خوب بشود، احیانا ممکناست در معرض خطر باشند، اما دسته دوم، جزء صالحین هستند، مثل ابراهیم خلیل که قرآندر شانش می فرماید: و انه فی الآخرة لمن الصالحین » صالح یعنی کسی که گوهر ذاتششایسته شده است . اینها را خدا قبول می کند . یا قرآن راجع به حضرت مریم این تعبیررا دارد فتقبلها ربها بقبول حسن و انبتها نباتا حسنا» خدای کریم، مریم را قبولکرد . پس کاری کنیم که خدای کریم خود ما را قبول کند .
سایر فضیلتهای ماه رمضان
ماه مبارک، ماهمحاسبه
برای گروهی آغاز سال، اول فروردین است . یک نوجوان اول فروردین تلاش می کند برایخود لباس نو تهیه کند . درخت ها اول سالشان فروردین است که لباس های نو و تازه دربر می کنند . اول سال کشاورز پاییز است، که درآمد مزرعه را حساب می کند . تاجر وصنعتگر، هر کدام فرصت دیگری را به عنوان اول سال تعیین می کنند . مرحوم سید بنطاوس می گوید: اهل سیر و سلوک اول سالشان رمضان است » [اقبال الاعمال، ص 250]حساب ها را از ماه مبارک تا ماه مبارک بعد بررسی می کنند که ماه مبارک گذشته چهدرجه ای داشته و امسال در چه درجه ای است . ماه مبارک برای سالکان الی الله ماهمحاسبه است . از این رو امام سجاد سلام الله علیه فرمود: ماه رمضان در بین مااقامت داشت و جای حمد و ثنا بود، زیرا به همراه خود رحمت آورد . و رفیق بسیار خوبیبرای ما بود، ما در همراهی او به نعمت هایی رسیدیم . ما ربح و سودی که در این ماهبردیم، هیچ تاجری در هیچ گوشه دنیا نبرد، و هیچ کس در سراسر عالم به اندازه ما ازاین ماه استفاده نکرده است . [فرازهایی از دعای 45 صحیفه سجادیه]
بوی دهان روزه دار
از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود: خداوند به حضرت موسی وحی فرستاد که چرا با منمناجات نمی کنی؟ عرض کرد: خدایا روزه دارم و در حال روزه، دهان خیلی معطر نیست .خداوند فرمود: ای موسی بوی دهان روزه دار پیش من از مشک خوشبوتر است . (روضةالمتقین، ج 3، ص 229)
گرفتن روزه در روزگرم
امام صادق (ع) فرمود: اگر کسی در روز گرمی روزه بگیرد و تشنه شود، خدای سبحان هزارفرشته را موکل می کند تا چهره او را مسح کنند و تا هنگام افطار به او بشارت دهند وهنگام افطار خداوند (عزوجل) می فرماید: ما اطیب ریحک و روحک یا ملائکتی اشهدواانی غفرت له » عجب معطری و چه بوی خوشی داری! فرشتگان من شاهد باشید که من او راآمرزیدم .
(روضة المتقین، ج3، ص 229)
ماه رمضان، ماهدعوت به میهمانی خدا
مردم در ماه رمضان میهمان خدایند هو شهر دعیتم فیه الی ضیافة الله » میهمان بایدکاری کند که صاحب خانه می کند . روزه دار، میهمان خدایی است که یطعم و لا یطعم »× اطعام می کند ولی خود اطعام نمی شود، پس او هم می تواند یطعم و لا یطعم » باشد. اگر خدای سبحان می بخشد و نمی گیرد، انسان هم بایستی در این ماه خویی پیدا کندکه ببخشد و نگیرد، چون هیچ دستی بهتر از دست بخشنده و هیچ دستی بدتر از دست بگیرنیست . اگر کسی تلاش و کوشش کرد که دیگران در کنار سفره او به بهشت بروند، دست اودست بخشنده است، و اگر کسی تلاش کرد که به برکت دیگران به بهشت برود، او دستگیرنده دارد .
(کافی، ج 6، ص294)
پایداری در حق
امام باقر (ع) می فرماید: چون لحظه وفات پدرم زین العابدین (ع) در رسید فرمود: تورا توصیه می کنم به آن چه پدرم در آخرین لحظات عمر سفارش کرد پدرم گفت: که پدرشامیرالمؤمنین نیز در آخرین لحظات عمر خویش در ضمن سفارشهایش فرمود: فرزندم بر حقپایدار باش اگرچه تلخ و مرارت بار باشد .
(کافی ج 2، ص 91)
تقدیر خیر
روزی یونس نقاش بر حضرت هادی (ع) وارد شد با حال لرزان گفت سرور من خیال دارم فرارکنم شما به اهل بیت من نیکی کنید چرا که موسی ابن بقا (از سران ترک بوده) نگینباارزشی به من داد تا بر آن نقش زنم در حال کار، نگین به دو نیم شد، حال او یا مراهزار تازیانه می زند یا می کشد . حضرت فرمود به منزلت برو که فردا جز خیر نخواهیدید . فردا صبح خندان بازگشت و به حضرت عرض کرد: فرستاده ای آمد و به من گفت نگینرا دو قسمت کن چرا که کنیزکان بر سر آن خصومت می کنند . (اثبات الهدی، ج 6، ص 228)
سجده بر شیشه
حسن بن مصعب گوید: در نامه ای از امام علی نقی پرسش نمودم درباره مساله سجده برشیشه زیرا گمان می کردم که شیشه از زمین است و می توان بر آن سجده کرد، پس از جانبحضرت جواب آمد بر شیشه سجده نکن زیرا اگرچه از زمین است استحاله شده و آن از ریگ ونمک است و بر شوره زار سجده نمی توان کرد . (اثبات الوسیله، ص 433)
موجب گمراهی
چون جعفر کذاب برادر امام حسن عسکری، متولد شد یکی از دوستان امام هادی به ایشانعرضه داشت: شما را از مقدم این مولود خشنود نمی بینم . امام فرمود: امر او را سبکشمار که به زودی جمعیت زیادی را گمراه می کند . (اثبات الهدی، ج 6، ص 220)
شیعه پرهیزگار
ابوبصیر گوید خدمت امام صادق (ع) رسیدم از ابوحمزه ثمالی پرسید گفتم حالش خوب بودفرمود: سلامش برسان، و بگو فلان روز خواهی مرد . گفتم او مردی خوش مجلس و ازشیعیان شماست فرمود: آنچه نزد ماست برای او بهتر است شیعه ما وقتی که از خدا بترسدو از گناه بپرهیزد در بهشت در درجه ما خواهد بود . من برگشتم و ابوحمزه در همانساعت و همان روز از دنیا رفت . (کشف الغمة، ج 2، ص 190)
بزرگترین گناه
شخصی در مسجدالحرام از امام صادق (ع) پرسید که چه کسی گناهش از تمام مردم عظیم تراست؟
امام فرمودند: آنکس که عرفه و مزدلفه را درک کند و سعی صفا و مروه نمایدو طواف خانه خدا و نماز پشتمقام را انجام دهد و باز پیش خود فکر کند و گمان برد که خداوند او را نیامرزیدهاست . این شخص گناهش از همه مردم بزرگتر می باشد .
(وسائل، ج 8، ص66)
خدمت به مردم
ابن سیرین گوید: هم نشینی داشتم که پس از مرگش او را در خواب دیدم در حالی که دوساق او طلا بود از او علتش را پرسیدم گفت به سبب تمیز کردن کوچه و برطرف کردنموانع از گذرگاه مردم . (آیات بینات، علامه شوشتری)
فرزند نیکو
اسماء بنت عمیس همسر ابوبکر در خواب دید سر و ریش ابوبکر به حنا رنگین گشته و جامههای سفید در بر دارد . پس رسول خدا فرمود: تعبیر آن این است که اسماء از او پسریبه دنیا می آورد که او را محمد می نامد و خداوند او را بلای جان کافران و منافقانمی گرداند . (آیات بینات، علامه شوشتری)
مشت خاک
مرد صالحی را پس از مرگش در خواب دیده به او گفتند: خداوند با تو چه کار کرد؟ گفت:با من حساب نمود و کفه حسناتم سبک شد در این موقع کیسه ای روی آن گذاشتند و سنگینگردید . پرسیدم این کیسه چیست؟ گفتند مشت خاکی است که بر قبر مسلمانی ریخته ای وبه همان مقدار حسناتم سنگین شد .
(انوار النعمانیه)
پاره تن رسول خدا
ام فضل همسر عباس به رسول خدا عرضه داشت یا رسول الله در خواب دیدم گویا عضوی ازاعضای بدن شما در خانه ام می باشد رسول خدا به او فرمود: خواب خوبی دیدی فاطمهپسری به دنیا می آورد و تو او را شیر می دهی، پس حسین (ع) متولد شد و ام فضل از اوکفالت و نگهداری نمود .
(آیات بینات،علامه شوشتری)
ثواب اولاد
داود بن هند گوید: خواب دیدم قیامت برپا شده و میزان را نزدیک من آوردند ثوابهایمرا در یک کفه و گناهانم را در کفه دیگر نهادند، پس گناهانم سنگینی کرد، اندوهشدیدی به من دست داد . تا این که پارچه سفیدی آورده در کنار حسناتم نهادند، پسسنگین شد . گفتند: می دانی این چیست؟ گفتم: نه . گفتند: این سقطی است که متعلق بهتو بوده است . (مسکن الفواد)
آنچه از روایات و آیات به دست آمده و طبق نظرات مفسرینپیرامون بعضی از آیات مربوطه معلوم میشود که در مورد چهار تن از پیامبران گذشتهاحتمال زنده بودن داده شده است.
بنابرآنچه از روایات و آیات به دست آمده و طبق فحص از نظرات مفسرینپیرامون بعضی از آیات مربوطه که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد، معلوم میشود کهدر مورد چهار تن از پیامبران گذشته احتمال زنده بودن داده شده است که نیاز بهتحقیق بیشتری دارد برای این که بتوان بحث را تحقیقی ارائه کردم لازم است به طورجداگانه به بحث از هر کدام از آنها بپردازیم:
1، حضرت الیاس (علیه السلام) :
یکی از پیامبرانی که نام او در قرآن آمده الیاس است. در بعضی از تفاسیر چهار قولدر مورد ایشان آمده است که به یکی از آنها اشاره میکنیم:
الیاس همان خضر است؛ در حالی که بعضی دیگر معتقدند، الیاس از دوستان خضر است، وهر دو زندهاند. با این تفاوت که الیاس مأموریتی در خشکی دارد؛ ولی خضر در جزائر ودریاها، بعضی دیگر مأموریت الیاس را در بیابانها و مأموریت خضر را در کوه ها میداندو برای هر دو عمر جاودان قائلند،»[1]
المیزان روایتی را از بحارالانوار درباره الیاس نقل کرده که در آن اشاره به بالارفتن الیاس شده است. البته مطالب دیگر ی نیز، در مورد ایشان، در آن روایت آمده استکه در پایان آن، مرحوم علامه میفرماید: وانت بالتأمل فیما تقصه الروایة لاترتابفی ضعفها»[2] این سخن نشانگر ضعف و سستی روایت است.
2، حضرت ادریس (علیه السلام) :
بسیاری از مفسران ادریس را جد پدر نوح میدانند. قرآن در مورد ایشان تنها دو بار،آن هم به صورت اشارهی کوتاه، سخن گفته است.[3]
در قرآن در مورد او تعبیر رفعناهمکانا علیّا ؛[4]یعنی او را به مکانی والا، بالا بردیم، به کار رفته است که مراد از این آیه مورداختلاف قرار گرفته است.
بعضی از مفسران، مراد از مکان والا را عظمت و مقام معنوی ادریس و بعضی دیگر بلندیمکان حسی او دانسته اند. تفسیر نمونه[5] که معنای اول را پذیرفته است، شاهدی هم ازقرآن برای تأیید این معنا آورده است که یوسف به برادران خود که کار خلافی انجامداده بودند فرمود: انتمشر مکاناً [6]شما از نظر مقام و منزلت بدترین مردم هستید.
پس طبق معنایی که این تفسیر انتخاب میکند، زنده بودن ادریس زیر سؤالمی رود و نمیتوان زنده بودن را از آیه شریفه استفاده کرد.
3، حضرت خضر (علیه السلام) :
قرآن در آیاتی که داستان همراهی او و حضرت موسی را بیان میکند، اشاره ای به ویکرده است در آن داستان خضر در مقام استادی و مرشدی نسبت به حضرت موسی (علیهالسلام) میباشد.
در مورد ایشان آمده[7] است، خداوند خضر را به آب حیات رهنمون شد، و او برای آن کهتجدید حیات کند و نیازی به زاد و توشه سفر نداشته باشد، ناگزیر هر ساله یک یا چندنوبت و چه بسا هر چند سال یک بار به آن جا میرفت و از آب حیات می نوشید و چه بساهنوز هم زنده باشد که باید گفت: هنوز هم میرود و جرعه ای از آب حیات مینوشد.
اما در المیزان روایتی را نقل کرده و بسیاری از قصه ها و حکایاتی راکه در مورد حضرت خضر است بدون تکیهگاه و سست خوانده است. روایات سست را میآورند:
از خصیف نقل میکند که : چهار پیامبر است که زندهاند، دو تای آنها در آسمانند،(عیسی و ادریس) عیسی و ادریس و دو تا در زمین (خضر و الیاس)؛ اما کار خضر در دریاهاست و کار الیاس در خشکی ها.[8]
4، حضرت عیسی (علیه السلام) :
برخلاف اعتقاد مسیحیان که میگویند مسیح کشته و دفن گردید و سپس از میان مردگانبرخاست و مدت کوتاهی در زمین بود و بعد به آسمان صعود کرد؛[9] در میان مفسراناسلام معروف است که میگویند به استناد آیه 157سوره نساء، مسیح هرگز کشته نشد وخداوند او را به آسمان برد. حال در نحوه به آسمان رفتن او بحث است چون در آیه آمدهکه رافعک الیّ»[10]
بعضی میخواهند از این قسمت آیه زنده بودن ایشان را استفاده کنند و این بالا رفتنرا جسمانی تلقی نمایند، همانطور که بعضی از روایات[11] در مورد زمان ظهور امامزمان(عج) نیز مشعر به زنده بودن ایشان و نزول او از آسمان و اقتدا به امام زمان (علیه السلام ) میباشد.
ولی بعضی از مفسران مثل علامه(ره) طباطبایی آیه را این گونه توجیه میفرمایند:چون که رفع در آیه مقید به قید الیّ» شده مراد آیه این است که رفع و بالا بردنبه صورت معنوی بوده است نه صعود جسمانی و دلیل آن هم مکان جسمانی نداشتن خداوندمتعال است. تا ما بتوانیم بگوئیم جسمانیات (مثل حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ ) میتوانندبه او نزدیک یا از او دور شوند.[12]
خلاصه: با توجه به اینکه در مورد حضرت الیاس و خضر در قرآن آیهای که ظهور در زندهبودن آنها داشته باشد، وجود ندارد. فقط در روایاتی ضعیف اشاره به این نکته شده،است که قبول حیات فعلی برای این دو، پیامبر بر اساس آن روایات بسیار مشکل است. درمورد حضرت ادریس بعضی آیات ظهور در زنده بودن وی دارد که بنابر اختلافی که درتفسیر این آیه است.
حداقل میتوان گفت: زنده بودن او اختلافی است؛ اما در مورد حضرت عیسی( علیه السلام ) با توجه بهآیهای که در مورد ایشان، برخلاف عقیده مسیحیان، وجوددارد، و کشته شدن او را ردّ میکند و همچنین با توجه به روایات زیادی در باب نزولاو از آسمان و اقتدا به امام زمان (عج) وارد شده است، میتوانیم به زنده بودن اینپیامبر اطمینان حاصل کنیم.
در این روز كه پایان دوره نوروزی تلقی می شود، مردم در دشت و بیابان و در فضای سبز بهاری گرد می آیند و به شادی می پردازند. در این روز پایانی نیز چون روزهای دیگر عید، خوراكی ویژه همچون آش رشته و دیگر خوراك های سبزی دار می پزند. گندم هایی را كه برای سفره هفت سین رویانیدهاند با خود به صحرا می برند و با انداختن آن در جوی و رود و بیرون از خانه نحسی سیزده را كه یا به آن معتقدند و یا بنا به رسم كهن، آن را خوش یمن تلقی نمی كنند از خود و خانواده دور می سازند.
رسوم جشن سیزده بدر
بسیاری از مردم به نحسی عدد سیزده نه تنها اعتقادی ندارند بلكه در اساس تأثیر عددی خاص را در سرنوشت خود مؤثر نمیدانند اما این باور كه در قدیم عدد سیزده را خوش یمن تلقی نمی كردهاند شاید به این دلیل باشد كه در طالع نمای نجومی، قدما معتقد بودند كه آسمان دوازده برج دارد و هر تولدی كه صورت می گیرد دارای ستارهای در یكی از دوازده برج است و بنا براین اینكه كدام ستاره در كدام برج قرار گرفته، طالع و خوی فرد متولد شده شكل می گیرد و خارج از دوازده برج كه عدد سیزده است ،نابجا و نحس به شمار می آمده است. در هر حال اكنون دیگر نحسی عدد سیزده مورد پذیرش همگان قرار ندارد و بیشتر جنبه خرافی دارد.
گروهی از مردم معتقدند كه برای دوركردن نحسی این روز باید از خانه خارج شوند و سیزده بدر كنند تا نحسی روز در طبیعت به در شود. در این روز سبزهها سبز شده را كه چند روز اول سال نو مهمان سفره هفت سین بوده به آب روان میسپارند. خوراكی های باقیمانده نوروز، به مصرف میرسد، بساط بازیهای دستهجمعی پهن است.
روز سیزدهم، كمتر كسی در منزل میماند. در ساعت اول روز خیابانها شلوغ و پررفت و آمد است. پاركها مناظر طبیعی اطراف شهر پذیرای میلیونها زن و مردم و جوان و پیر و كودك است. خانوادهها با صفا و صمیمیت در كنار هم مینشینند و گل میگویند و گل میشنوند. مردمی كه در طول سال در هیاهوی شهر پی نام و نان هستند و با هم روابطی سرد و خشك دارند در این روز تغییری در رفتارشان روی میدهد همه مهربان و شادمان هستند. گویی بهترین روز سال همین روز است. هرچند گروهی آن را نحس میشمارند اما در این روز همه چیز و همه كس رنگ شادی دارد.
به گزارش خبرنگار علمی خبرگزاری دانشجو»، بازی فریاد آزادی» برای گروه سنی 12+ طراحی شده و در قالب دو نوع اکشن و مخفی کاری به سبک FPS یا (تیراندازی اول شخص) و با موضوع سلحشوری و استکبارستیزی مردم جنوب و مبارزه اهالی تنگستان با مهاجمان انگلیسی ساخته شده است.
نسخه نهایی فریاد آزادی» اوایل امسال برای تست نهایی به بنیاد ارائه و پس از کارشناسی و اعمال تغییرات مد نظر، آماده عرضه به بازار گیم شده است.
این بازی آماده عرضه به بازار بوده و در صورت توافق با ناشر قفل گذاری میشود.
هوش مصنوعی این گیم ایرانی منحصر به فرد بوده و در تولید انیمیشن بازی از سیستم (Motion Capture) موشن کپچر استفاده شده است. همچنین موسیقی این بازی تلفیقی از موسیقی مدرن و محلی بوشهر است.
فضای بازی در قالب 10 مرحله طراحی شده و روایت تاریخی و استفاده از تصاویر در مناطق مختلف جنوب مانند روستاها، نخلستانهای بوشهر و سبک معماری جنوب ایران از ویژگی این اثر به شمار می رود. داستان و شخصیت بازی فریاد آزادی» برگرفته از کتابهای تاریخی موجود در دوره زمانی 1290 شمسی بوده و همچنین مجموعه تلویزیونی دلیران تنگستان در داستان پردازی بازی کمک خوبی برای طراحان بازی بود.
بازی رایانهای فریاد آزدای روایتگر تاریخ معاصر ایران و شرح رشادتهای مردم جنوب کشور در مبارزه با استعمار انگلیس است.
محور داستانی بازی فریاد آزادی» به رئیسعلی دلواری» رهبر قیام مبارزان تنگستانی علیه نیروهای اشغالگر و م انگلیسی در اواخر قرن گذشته اختصاص دارد، نظامیان انگلیسی در 17 مرداد 1294 شمسی و پیش از جنگ جهانی اول بوشهر را اشغال کردند و پس از آن با چندین ناو جنگی و صدها سرباز هندی و انگلیسی به منطقه تنگستان یورش بردند، مردم مبارز جنوب ایران طی دو قرن اخیر بارها با استعمارگران درگیر شدهاند، اما قیام رئیسعلی دلواری» در خلال جنگ جهانی اول نقطه عطفی در مبارزات مردم جنوب به شمار میرود.
شخصیت رئیسعلی در بازی رایانهای فریاد آزادی» به عنوان فرمانده بازی است و بازیکن به دلیل شخصیت مهم تاریخی که رئیسعلی دارد نمیتواند با او وارد بازی شود و تنها با خالو و خسرو که از یاران او هستند در مراحل مختلف بسته به داستان، بازی می کند.
ز صدای نوحه جانان از این وادی به گوش می رسد و ناقوس جانها به لرزه می افتد آنگاه که با بالا رفتن دستهای حسینیان ،اشکهای زینب فرو می ریزد .
این چه سریست در کالبد هستی که با نام حسین و ناله بر مظلومیتش، تمام گناهان بخشوده می شود ؟
پایتخت نشینان دیار شور و شعور حسینی، در سرزمینی کوچک با دلی بزرگ به بلندای بیرق حسین همنوا با ناله آسمان و زمین، دوشادوش هم، نوای یالثارات الحسین سر می دهند و یا حسین گویان دل در گرو یار دارند .
یوسف زهرا ؛بیا که حسینیان چشم به راه دم مسیحاییت به سوگ حسین نشسته اند. بیا و داغ زینب را در غم از دست دادن برادر التیام بخش .
با شمیم ماه خون و قیام ،تكایا و حسینیه ها با حضور عاشقان ابا عبدالله، جلوه ای دیگر از ارادت و اخلاص را به نمایش خواهد گذاشت و چه شیرین است آن زمان که کودک بیمار دیروز با پای سر بر آستانش می گذارد تا شکر گزار شفای تنش، نذری قربانی کند و چه شیرین تر است آن زمان که مادری به رسم شکر گزاری از معبود و شفای فرزندش، خادم همیشگی اهل بیتش می شود.
عاداران ابا عبدالله الحسین ظهری دیگر از غم و اندوه را به نظاره خواهند نشست و وا اسَفا گویان در میان دسته عظیم حسینیه ،واگویه های خود را با حسین و معبودش نجوا خواهند كرد.
کجاست آزادمرد دشت نینوا که ببیند آوای بلندش در طنین فریاد عزادارانش به گوش میرسد؟ حسینیان .
محرم با همه شور و نوایش آمد .
هر که دارد هوس کربُ بلا بسم ا.
کربلا عصاره بهشت است و عاشورا آبروی عشق. اگر کربلا نبود هیچ گلی از زمین نمی رویید و مشام هیچ انسان آزاده ای حقیقت را استشمام نمی کرد. اگر کربلا نبود عاشورا نبود و اگر عاشورا نبود امروز عشق بر سر هر کوی و برزنی بیگاری نمی کرد.
حسین آمد و عشق را آبرو بخشید و عباس با دستان بریده و لبان خشکیده با مشکی زخمی عشق را سیراب کرد تا حرف و حدیثی باقی نماند؛ زینب عشق را تداوم بخشید و آن را در گستره زمین و آسمان منتشر کرد تا از آن پس تمام عاشقان وامدار حماسه عاشورا باشند.
کربلا قبله الهام عاشقان شد و عاشورا میعادگاهی برای آنان که می خواهند نماز عشق را در محرابی به بلندای تاریخ بپا دارند.
از آن روز زندگی معنا یافت که حسین (ع) بر کتیبه دل ها نقش بست و عاشورا- این راز نهفته- مضمون تمام ناگفته ها شد
صبحدم یک دم مدم، یک امشبی بهر خدا تا حسین کشته نگردد در زمین کربلا
صبحدم یکدم بپوشان روی خود اندر نقاب چون شوی طالع حسینم می زند پا در رکاب
صبحدم فردا حسینم صاحب لشکر بود چون شوی طالع حسین بی یار و بییاور شود
صبحدم آخر حسین فرزند پیغمبر بود صبحدم فردا حسینمکشته خنجر شود
صبحدم فردا علی اکبر شاه شهید می شود از ظلم بی دینان امیدشنا امید
صبحدم شرمی زلیلا کن دمی شو ناپدید تا نبیند نوجوان خود علی اکبر شهید
صبحدم ناید تو را حیفی از این رعنا جوان گر شود چون بسملی فردا به خاک و خونطپان
صبحدم فردا بود داماد پا اندر حنا در میان چشمه خون همچو ماهیدر شنا
شاه دین ننما ز مرگ وی تو پیر و ناتوان صبح دم شرمی نما آخر تو از ما بیکسان
می شود در زیرسم مرکب اهل می نماید رو سوی جنت از این دارفنا
صبح دم فردا علمدار شهنشاه شهید می شودبی دست و بی سر جسم پاکشبر زمین
بی برادر می شوذ هم بی پناه وبی معین شاه لب تشنه حسین آن سبط ختم المرسلین
صبح دم شرمی نما از روی عباس جوان در حجابات ظلم رو آن رو شد از مانهان
تا نگردد پیکر عباسم از تیغ وسنان پاره پاره در میان خاک و خون غوطهن
صبح دم فردا علی اصغرش آن بی پناه دست و پا بسته ودل خسته و پژمردهلبان
حنجر گلبرگ وی گردد بسان ناودان صبحدم بنما حیایی زین رفیع ناتوان
صبحدم شرمی نما از این صغیر شیر خوار کز عطش گردیده سلب از وی هم آرام وقرار
صبحدم بهر خدا یکدم مکن خود آشکار تا نسازندش هدف این کوفیان نابکار
صبحدم شرمی نما از روی ختم انبیا یک زمان پنهان نما از روی خودنور و ضیا
صبح دم بهر خدا پنهان شو از راه وفا تا نگردد سر جدا فرزند شاهاولیا
صبح دم شود فردا اهل وعیال مصطفی خوار زار و دستگیر کوفیان بیوفا
صبحدم یک امشبی بهر خدا. بر سر ما می خورد کعبنی و چوب جفا
صبحدم فردا گریبان چاک تا دامن زنیم در غم مرگ حسین بی پایان زنیم
دست غم بر سر ز شهر بی ایمان زنیم ناله و افغان ز مظلومی شه خوبانزنیم
صبحدم آخر شود فردا سکینه بی پدر صبحدم آخر شود آن بی قرینهخون جگر
صبحدم رحمی آخر ننما ز کینه سر به در می شود از ظلم اعدا چون سکینهدر به در
مراسم صبحدم-شب عاشورا عزاداریاستان بوشهر
[]
[]
دفاع مقدس
اگر در جنگ تحمیلى كمك مردم نبود، محال بود دولت بتواند به تنهایى آنرا اداره كند.
این جنگ، حقیقتاً یك گنج است؛ یك گنج حقیقى است كه تمامشدنى هم نیست.
این فداكاریهاى بزرگ در كنار حضور مستمر رزمندگان ملت ما در جبهههاىگوناگون كارزار انقلابى، توانسته است اسلام را سربلند، و دست بیگانگان را از میهن كوتاه،و ایران را بلندآوازه و آبرومند سازد. این مجاهدتها توانسته است راه ملت ایران را بهسوى هدفهاى متعالى اسلام بگشاید و در دنیاى تاریك و اسیر مادیت و شهوت، دریچهیى بهمعنویت به روى او باز كند و به او عزت و شخصیت ببخشد.
تنها راه براى دفاع از اسلام و انقلاب، ایستادگى و مقاومت است.
جبهههاى جنگ و دفاع مقدس، در طول سالهاى متمادى، از خون عزیزان بسیجىرنگین شد و ناصیهى انقلاب را درخشان كرد.
در دوران دفاع مقدس، آنچه كه این ملت را نجات داد، اسلام بود.
راه جهاد با دشمنان اسلام دشوار است ولى باید آن را طى كرد.
ما مدت هشت سال از حیثیت، ناموس، دین، تمامیت ارضى، مردم، انقلاب، حكومت،نظام اسلامى و قرآن دفاع كردیم و چنین دفاعى، مقدس است.
ملت ایران به بركت وحدت كلمه هم در جنگ، هم در بسیج نیروها براى میدانهاىدفاع مقدس، پیروز شد.
ملت رشید ایران به دفع برخاست و با دفاع مقدس از كیان اسلام و میهناسلامى، سیلى محكمى بر دشمن نواخت.
ملت ما ثابت كرد كه مىتواند از خودش دفاع كند.
هفتهى دفاع مقدس، یادآور حادثهیى عظیم و به بار نشستن نتایجى عظیمتردر سیر انقلاب ماست و هیچگاه از ذهن ملت محو نخواهد شد.
كسانى كه در دوران دفاع مقدس، سر از پا نشناخته در صفوف دفاع مقدس شركتمىكردند، منتظران حقیقى بودند.
آمادگى رزمى
آمادگى رزمى هم براى روز مبادا لازم است؛ اما آن چیزى كه براى همه لازماست، آمادگى معنوى، یعنى آمادگى فكرى، آمادگى روحى، آمادگى ى و حفظ وحدت، اتصالو ارتباط نیروها با یكدیگر، ارتباط مستحكم و دوستانه ملت و دولت، و شناختن چهرهى دشمندر هر لباسى است. دشمن با شكلهاى مختلفى خود را به مقابلهى با انقلاب مىكشاند. همیشهبا لباس نظامى وابسته به فلان دولت بیگانه، جلو نمىآید.
آنچه كه امروز نیروهاى مسلح ما را در میان همگان، سرافراز و ممتاز مىكنداین است كه نیروهاى مسلح ما فقط به اتكاى سلاح، شخصیت و تواناییهاى خود را نشان نمىدهند،بلكه همراه با سلاح و آمادگى رزمى، از نیروى ایمان و انگیزه قلبى برخوردارند.
باید انگیزهها، ایمانها، معرفتها و عشقى كه همهى وجود انسان با آن حركتمىكند؛ را آماده نگهداشت. اگر این آمادگى بود، آنگاه آمادگى رزمى به كار مىآید؛ اگراین آمادگیها نبود، نه سلاح، نه تجهیزات، نه انضباط، نه سایر آمادگیهاى پادگانى و استقرارىو غیره به كار نخواهد آمد.
براى حفظ مرزها و امنیت مردم، آمادگى رزمى به معناى حقیقى كلمه، جزو وظایفهمگانى و عمومى است. نیروهاى مسلح در این زمینه وظایف سنگینى را برعهده دارند.
شهید و شهادت
در عالم ملكوت، علما و بزرگان و زهاد و عبّاد با حسرت به جایگاه شهدانگاه مىكنند.
ارزش شهادت بالاترین ارزشهاست و زمان، همه چیز به جز خون شهید را كهنهمىكند.
بازماندگان و عزیزان شهدا باید همواره شكرگزار خداوند باشند.
پیام شهداى هفدهم شهریور حفظ اسلام، قرآن و حدیث است.
خاطرهى شهدا را باید در مقابل طوفان تبلیغات دشمن زنده نگهداشت.
رسم شهادت و سنت الهى قتل فىسبیلاللَّه، با نظام اسلامى زنده شد.
زنده نگه داشتن یاد شهداى انقلاب باعث تداوم حركت انقلاب است.
شهادت، بالاترین پاداش و مزد جهاد فىسبیلاللَّه است.
شهادت، مرگ انسانهاى زیرك و هوشیار است.
شهادت، نشانهى استوارى است.
شهادت، یعنى وارد شدن در حریم خلوت الهى.
شهداى ما مظهر عقلانیت دینى و مدافع حقانیت و عدالت بودند.
عزت امروز اسلام و مسلمین ثمره خون شهدا است.
عظمت ما به خاطر شهادت جوانان و فرزندان این ملت است.
یاد شهدا باید همیشه در فضاى جامعه زنده باشد.
شهادت، مرگ تاجرانه است.
جانبازان و ایثارگران
ارزش فداكارى جانبازها هم، ارزش بسیار والایى است. آنها هم پیش خدا خیلىارزش دارند. البته باید جانبازهاى عزیز توجه داشته باشند كه آن لطف و فیض الهى را براىخودشان، نگه دارند. شهدا این امتیاز را دارند كه از پل گذشتند و مسئلهى آنها تمامشد. اما جانبازها در این دنیا هستند و با مسایل این دنیا سروكار دارند؛ باید خودشانرا خیلى مراقبت كنند. باید خودشان را خیلى حفظ كنند. در این صورت انشاءاللَّه جانبازانجزو برجستگانِ پیش خداى متعال هستند.
اگر این ایثارگریها نبود، معلوم نبود كه كشور، تمامیت ارضى داشته باشدیا نه. امنیت داشته باشد یا نه. دشمن داخل كشور ما باشد یا نه. و آیا چنین امكانى وجودداشته باشد كه كسى بتواند براى كشور، كار و تلاش كند و سازندگى به وجود آورد.
اینكه بعضى شهید مىشوند، بعضى جانباز یا اسیر و بعضى هم به سلامت برمىگردند،یك اجر دارد. اینهایى هم كه به سلامت برگشتند، این اجرِ در معرض فداكارى قرار گرفتنرا دارند. این یك فداكارى و یك اجر است. یك فداكارى دیگر هم، فداكارى خانوادهها، یعنىمادر و پدر یا همسر است كه عزیزشان را به میدان جنگ مىفرستند.
جانبازان جزو بندگان محبوب خدا هستند.
جانبازان عزیز در مجاهدتهاى خود بخشى از جسم و سلامتىشان را در راه خداانفاق كردند.
جانبازان و مجروحان عزیزمان كه واقعاً تجسم فداكاریند، شهیدان زندهاند.
خانوادههاى عزیز اسرا و مفقودین با صبر و تحمل بزرگوارانهى خود، تلخىاسارت و فقدان عزیزان ملت را قابل تحمل كردند.
خانوادههاى معظم شهیدان و جانبازان عزیز ارزندهترین یادگاریهاى دورانحماسهى دفاع مقدس هستند.
خداوند متعال به شما جانبازان اجر خواهد داد، زیرا شما خودتان را به اوتقدیم كردید.
در حقیقت، شما مسئولان كشور و همهى ما، مدیون آحاد مردم و بخصوص ایثارگراناز مردم هستیم كه با جان و توان و زحمات خودشان، این امكان را براى ما فراهم كردند.
در خانوادههاى شما، دو فداكارى مطرح است؛ یكى فداكارى آن رزمنده است؛آن كسى كه مىرود و جانش را در میدان جنگ، كف دست مىگیرد. حالا این كسى كه جانش راكف دست گرفته است، گاهى شهید مىشود، گاهى جانباز مىشود. جانبازها هم از لحاظ ارزشمعنوى، در آن حدى كه خود آنها كارى را انجام دادهاند، مثل شهدا هستند. هر دو به جبههرفتهاند. هر دو جانشان را كف دست گرفتهاند. هر دو آماده شدهاند براى اینكه در راهخدا فداكارى كنند. اتفاقاً آن یكى به فیض شهادت نایل و این یكى به فیض جانبازى نایلشد. بنابراین از این جهت، هر دو یكسانند.
سد واقعى، اسلام واقعى و اسلام قرآن است. اسلامِ لن یجعلاللَّه للكافرینعلى المؤمنین سبیلاً» و ان الحكم الاللَّه» است. اگر یك خرده دایره را اضیق بكنیدو به وسط دایره - به مركز - نزدیكتر بشوید، اسلامِ اناللَّه اشترى منالمؤمنین انفسهمو اموالهم بان لهم الجنة» است. اسلامِ شماها است كه بدنهایتان پر از تركش است. بر سرتاپاى شماها نشانهى عملیات و جنگ و جهاد فىسبیلاللَّه و امثال آن است؛ چه جانبازهاىعزیز، چه خانوادههاى شهدا، چه آنهایى كه رفتند و بحمداللَّه زنده و سرحال - به كورىچشم دشمن - برگشتند. مانع اصلى این است.
شما جانبازان به معناى واقعى كلمه شهید» هستید.
صبر و استقامت جانبازان موجب سربلندى و افتخار اسلام است.
من مىخواهم ورزش جانبازان را هم، به طور مؤكّد متذكر شوم. البته، الحمدللَّهورزش جانبازان خوب بود. الحمدللَّه در میدانها خوب بوده. همینطور كه شما گفتید، درالمپیك مدالها و افتخارات بیشتر و چهرههاى بهترى كسب كردند؛ اما بخصوص، روى اینهاكار بكنید. علت آن هم این است كه جانبازان، سابقهى جبهه دارند. اینها یك قهرمانى راانجام دادند، یعنى وضع جسمانى آنها، نشاندهندهى قهرمانى است. كارى است كه كردند ویك پرونده، با اینها همراه است. بنابراین، اینها آنجا امتحان دادند؛ باز هم مىتواننددر میدانهاى ورزشى، انشاءاللَّه امتحان بدهند.
هم خانوادههاى شهداى عزیزمان و هم خانوادههاى اسراى عزیزمان و هم جانبازانعزیزمان و خانوادههاى گرامیشان، قدر خودشان را بدانند و مطمئن باشند كه عمل آنها امروزخیلى ارزش داشته و دارد و تأثیر زیادى براى عظمت اسلام داشته و خواهد داشت.
شهید، نعمت شهادت و جرعهى جام شیرین شهادت را نوشید؛ولى جانباز آن فرصترا نیافت؛ اما رنج زندگى را همواره به جان خرید. جانبازان هم شهیدند؛ آنها شهید زندهاند.
درباره این سایت